تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
ابراهیم جلالی نژاد

بنام خدا بمناسبت فصل برنجکاری (شالیکاری) بارِ دگر در دلِ فصلِ بهار سبز شده شالی به هر کشتزار زِ پُشتکار و هِمّتِ زارِعین زمین گرفته رونقِ کشت و کار (نژاد- بهار ۱۴۰۳)......

ادامه شعر
جواد خاشعی

مژه هایت انعکاس تشریح افق در گنبد میناست و شعاع نیلوفری اندامت اتفاقی است ترک خورده بر اضلاع استخوانهایم ......

ادامه شعر
علی معصومی

ضرر نکنید ساقه ی سبز بید مجنون را دسته ی چوبی تبر نکنید جنگل سبز آرزو ها را باغ بی برگ و بی ثمر نکنید شاخه ها لانه قناری ها چینه ها آشیان کوکوهاست جوجه مرغان این حوالی را سهم روباه بی پدر نکنید در......

ادامه شعر
abolfazl zaarei

درد ِ من درد ِ آن فقیری که در نگاهش حدیث ِ اندوه است اشکهایش عجیب جانکاه است وسعت ِ ماتمش چو یک کوه است درد ِ من بود این و یادم رفت حرف ِ من حرف ِ درد ِ مَردم بود مثل آن آدمی که یادش رفت آنکه پا سوز ......

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«آسمانِ دودی» کاش رنگ آسمان دودی نبود حاکمی ظالم چو نمرودی نبود کاش در این عالم فانیِ ما نطفه ی ناپاکِ مولودی نبود کاش در دلها بجای بغض و کین پُر محبّت بود و کمبودی نبود کاش عاشق بود و عشقی......

ادامه شعر
افسانه نجفی

_تویی که روزهای سرد؛ آفتابی نشدی! _روز بارانی؛ نپرس؛ کجام...؟!...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

برای آریوی عزیزم، پسر شیرینِ شیر محمد عزیز برادرم رفیقم دل مهربان‌ترین انسان روی زمین! بخواب ای قرص رویت همچو مهتاب کمی دستان مادر خسته هستند تمام غصه‌هایم تا بخوابی ز شوق دیدنت از سینه رفتند @@@ ب......

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

می چکد تا از لبان ات، مزِّه یِ انگورها می تراود در سرِ من، شعر ها و شورها تا ز چاکِ پیرهن، سر میزند خورشیدِ تن می شود بینا دوباره، دیدگانِ کورها تا پریشان می شود هر بافه ی گیسوی تو می نوازد شامه‌یِ......

ادامه شعر
عبدالله دده زاده

سـراپـا خستـه و دردم الهی چـو بـرگ زارم و زردم الهی همین ها دارم و لطفاً ببخشید قبـولـم کـن فدا گردم الهی ...

ادامه شعر
رضا درویش نژاد

قانع ام حتی اگر روی تو تنها باشد اخرین چهره برای رفتنی زیبا به کنج رنج پیِ،گنجِ طلایی به قلب من ضربه نهایی کجایی؟ ......

ادامه شعر
davood shirvani

از ان روزی که ترکم کردی رفتی گل ناز از آن لحظه که بر قهرت شدم لایق شه ناز از آن غمگین دقایق که وداع آخرم شد از آن دردی که بعد از آن رفیق و همدمم شد از آن اوار سنگین غمی که به پاس رفتنت مهمان من شد از......

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

شکِ مسیح بر صلیب ، خدایِ ناپیدا کجاست در عطر شالیْ گیسویت ، در بارشِ باران به رقص ای حسرتِ شیطانِ شعر ، قلبِ مرا نفرین کن عصیانگری ویرانه از زخمِ نگاهت مستِ رقص در این درامِ ماه و تو قبله در آتش ها......

ادامه شعر
علی معصومی

من یزید عشق بی تو هرگز دل نخواهم داد ننگ و نام را سر نخواهم کرد بی تو دولت ایام را کعبه آمال خود را از دو چشمت یافتم غمزه ای کن تا ببندی بر تنم احرام را رخ نما از راز و رمز نام لیلی گوشه ای تشنه ت......

ادامه شعر
جواد خاشعی

می بارم و تو...... زیر بارش اشکهای من... دعای آرامش معشوقه ات را زمزمه میکنی. چقدر دلم برای خودم تنگ می شود! وقتی میان پرسه های عبور تو هنوز منتظر مانده ام ......

ادامه شعر
حشمت‌الله  محمدی

«من کفن کردم دلم را بارها مرده ام در فصل کوچ سارها» ???????????????????????? شوق حلّاجم به سر افتاده است می برند سرها به روی دارها ???????????????????????? روی زخم سینه‌ام غلتیده‌ام شیونم را برده‌......

ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

بوی گلاب قمصر کاشان رسد ز دور اردیبهشت آمده با غنچه ای صبور در رنگ و روی صورتی و در لباس ، سبز پر کرده کوچه های بهار از پرند شور زنبور در لباس حریرش گرفته جشن پروانه از شمیم خوشش غرق در سرور عطرش ن......

ادامه شعر
علی معصومی

نکهت باران جامانده ام به پیله ی زندان خویشتن سر برده ام به چاک گریبان خویشتن سرگشته ای به دایره ی مرکز جنون سیاره ام به خوشه کیهان خویشتن دلخسته ام از اینهمه سرپوش بی دلیل در کهکشان به طره عریان خ......

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«بادیه» خیّام ز مِی گفتی و سرمست شدیم در بادیه مجنون شده و هست شدیم آن واعظ و منبر که ندارد خیری با جام و مِی شبانه همدست شدیم پنجشنبه ۱۴۰۳/۲/۶ ......

ادامه شعر
مسعود ویسی

بنام نگارگر نگاره های هستی در پاسخ به اساتید بزرگ استاد حمید مصدق و استاد فروغ فرخزاد درخت سیب" خنده زیبایی، به لبان پسرک نقشی بست دختر صاحب ِباغ ، خنده اش پاسخ داد هردو انگار به دنبال بهانه ......

ادامه شعر
محمد مهدی  پاسبان

حدیث عشق می‌گویم به گوش باد تا شاید که این نیرو برد رازم به قلب بی نفوذ او م_پاس...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا