عمرآدمی دراز باد....!!! یک شاعری زمانی شعری خطاب به کسی سروده و از وی خواسته تا مفاد آن را به طرف اصلی شعر ابلاغ کند ایشان فرموده اند: بگو به خضر که از عمر جاودانه تو را چه حاصل است به جز م...
ادامه نوشتهبعد مدت های مدید عزلت گزینی در جمعی از گروپ تلگرامی دوستان منور الفکر عضویت وی آی پی بگزیدیم و در محضرشان مستفیض شده و گهگاهی نیزرخصت طلبیده و زبان بگشاییده و سخنوری می نمودیم تا به امروز که دوستان ...
ادامه نوشته1 بنام خدایت بخوان که آفرید ز نطفه بیاورد انسان پدید خداوند خالق زیبائی هاست و زیبائی را دوست داردو آنچه که ئخداوند متعال خلق کرده است همه اش زیباست زیبتئی طبیعت و زیبائی گل زیبائی آسمان و ...
ادامه نوشتهیکروز که در خانه خیلی حوصله ام سررفته بود بخودم گفتم بزار تنی به پارک بزنم از توخونه نشستن چیزی عایدم نمیشه ومنزوی ومنزوی تر میشم لباس پوشیدم و به نزدیکترین پارک بخانه مان رفتم همینطور که روی نیمکتی ن...
ادامه نوشتهعید آمد و ما لختیم رفتیم به بابا گفتیم اما چیزی نشنُفتیم بعد هم کپیدیم خُفتیم! صبح با لگد آشفتیم عین غازقولنگ جُفتیم ظهر گشنه پلو پُختیم خاک اتاقو رُفتیم کلاً پیِ یا مُفتیم دنبال قزن قُفلیم عید آمد و...
ادامه نوشته(اخبار) سر خط خبر ها: -دلار کشید بالا -انصاف با مغز خورد زمین -اختلاس و نوشیدنی استوایی لب دریا -قتل دیگر توسط کرونا، قاتل زنجیره ای تحت تعقیب اینک (هواشناسی) پیش بینی آب و هوا: انتظار داریم ک...
ادامه نوشتهسهراب سپهری عزیز بعدِ مرگم شده بود... آمدم مجلس ترحیم خودم ، همه را می دیدم همه آنها که نمیدانستم عشق من در دلشان ناپیداست واعظ از من میگفت... از نجابتهایم، از همهی خوبیها و به...
ادامه نوشتهدیکتاتورها چگونه زاده می شوند دیکتاتور یک نوزادی است مثل من و شما وقتی که از مادرش زاده می شود کوچک ، لطیف ، ظریف و ترسو تغذیه اش می کنیم بزرگش می کنیم و ترسش را می ریزیم آنقدر بزرگ که خودش هم از...
ادامه نوشتهویروس، چقدر لوس و بی مزه شدی توی این چند وقت، بی خبر آمدی، گفتیم مهمانی، خودت میروی؛ نرفتی که هیچ، حسابی جا خوش کردی و انواع و اقسام گونه هایت را از ریز و درشت، ضعیف و قوی، ساده و پیچیده، خوش رفتار و ...
ادامه نوشتهکمی هم طنزناک بشویم: عارفی وارفته به نزد عارفی وارسته رفت. به او همی گفت: یا پیرنا! یا مرشدنا! مرا نصیحتی بفرما! مرشد فرزانه گفت: این سه را به کار بگیر تا تو هم مثل من وارسته شوی. اول: خدمت به خلق،...
ادامه نوشتهخدا بیامرز آقاجون، یک تکیه کلامهای مخصوص به خودش داشت که توی هیچ قوطی عطاری پیدا نمی کردی. خیلی هم کارساز و دقیق بود. مثلا یادم هست وقتی از تنبلی و زیر کار در رفتن کسی شاکی می شد، غرولندش این بود که "...
ادامه نوشتهدر مطب دندان پزشک : بیمار : دچار دو بینی شده ام ؟! دکتر : پسرم چه دارویی مصرف می کنی ؟ بیمار: پروفن ، همراه با استامنوفن کدئین خوردم ... دکتر: مگر من (دکتر) نگفته بودم خود درمانی نکن پسرم ...تدا...
ادامه نوشتهدوشینه سرم هوای شباب افتاد و یاد ایام قورمه سبزی بر تارک مالیدن، شب، لَختی از نیمه بگذشته بود که مرقومه ای اندر باب حکایت همت خویش بر وکیل الرعایا پیشگی در مجلس عوام و آنچ بر من رسید پس از آن، بر نهج ...
ادامه نوشتهسابق موسفیدها و به اصطلاح سرد و گرم چشیده ترها برای نصیحت و انتقال تجربه شان به جوانان و خام ترها بیشتر از ضرب المثل و لطیفه و حکایت استفاده می کردند. اتفاقا معمولا هم با همان چهارتا اشاره و داستان و ...
ادامه نوشتهپیرم و شعر می گویم اما نمی توانم بنویسَمِشان استاد شهریار شهریارا : عشق من درکت می کنم حست می کنم می فهمت منم هنوز بوسه ای که او بر جانم نواخته را هنوز بر دوش می کشم حس می کنم در فکرم در خیالم ...
ادامه نوشتهاز زبان مورچه ی خانگی: کاملن طنز است :D یه روز یه مورچه داشت از لبه ی کابینت می آمد بالا شنید که یه زن و شوهری از او دارند غیبت می کنند ، ایستاد و گوش داد تا ببیند چه می گویند اول خانومه با خودش حر...
ادامه نوشتهامشب : کمی حالم خوب نبود می دونید که وقتی آدم از زادگاهش می خواهد برود حس غریبی دارد گفتم دو تا آرامبخش بخورم شاید ... کل مسیر را بخوابم ! سه ردیف جلو تر از ما صندلی هایش پر از فرشته بود یک ریز حرف م...
ادامه نوشتهیکی بود با الکل تیمم کرد در قنوت اش ، قنا عذاب النار یادش رفت رفته بود به روکوع نا گاه به سجده فرو رفت از سجده که برخاست دید نماز اش رو به قضا رفت الکل که حرام بود ، حلال کرد در آخر نماز اش به ...
ادامه نوشتهروزی مردی درگوشه ای ایستاده بود و نماز میخواند مجنون در حال و احوال لیلی بود که از روی سجاده ی آن مرد نماز گزارعبور کرد ناگهان مرد نماز گزار نمازش را قطع کرد و به دنبال مجنون افتاد و یقه ی پیراهن مجن...
ادامه نوشته