- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بهجت مهدوی
در15 /02/ 1350 -
ناهید زرین نگار
در15 /02/ 1365 -
حنظله ربانی
در15 /02/ 1367 -
صمد حسین پور
در15 /02/ 1373 -
محمد حسین ناطقی
در15 /02/ 1356 -
احسان عرب
در15 /02/ 1368 -
مهدی علی زاده اصل
در15 /02/ 1369 -
رضا زمانیان قوژدی
در15 /02/ 1348 -
مهسا ایمانی (ماه)
در15 /02/ 1378 -
فرشته امامقلی
در15 /02/ 1367 -
احسان رمضانی
در15 /02/ 1370 -
محبوبه تاجمیری
در15 /02/ 1372
_بروی شانه های شب رها کرده ام بغض گیسوانم را... _شب بی ستاره غارت می کند تا مغزاستخوانم را! _چشم های تو گویی برده اند هم ستاره هم نردبانم را... _کاش بر می گشتی با خنده هایت به آسمان پس می دادی کهکشان...
ادامه شعر«نور حق» شب سیاه دلم را بیا تو روشن کن بیا ز پرتو حق این دلم مزیّن کن ببین که باغ دل من خزان شده امشب بیا و باغ خزان دلم تو گلشن کن لباس حق و حقیقت کمال زیبائیست بیا حقیقتی از جامه بر تن من ک...
ادامه شعرباران که گرفت، پاره کن چترت را باشد که بگیرد آسمان عطرت را ای دفتر خاطرات باران خورده پر کن ز هوای بوسه هر سطرت را ...
ادامه شعرمیان شعر و غزلها حضور تو کم بود! و قامت قلم من بدون تو خم بود... نبودی و شب و روزم به گریه سر میشد... میان خنده هم حتی همیشه ماتم بود! من و خیال و هوای نوشتن از عشقات از اینکه قبل تو احساس من فق...
ادامه شعر_چنگ می کشد بر سینه ی دیوار؛ نفس! نو عروس ِشوهر مرده ی شب بیدار... _کاش عشق یک بار مرهمی می شد بر زخم های دلخستگان در این دیار... _بعد مرگ ِاُمیّد؛ سگ های یأس هر شب می شوند هار......
ادامه شعرمن کجا دلبر کجا این بازی بیهوده چیست راه پیمودن به روی این پل فرسوده چیست وقتی اختاپوس بحران می برد با خود مرا حرف از زیبایی شنهای کف آلوده چیست در میان مستطیل جهل و جنگ و نان و ننگ حُسن ماندن روی س...
ادامه شعرگر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزلست
ادامه شعردر شهری که تو نباشی رفتن زمستان و امدن بهار هیچ فرقی ندارد در هوایی که نفس تو نیست دل بهانه ای برای گرم شدن ندارد یعقوب پایمرد ...
ادامه شعرایستاده ام به نماز و تو را عبادت میکنم یعقوبم و پیرهنت را با دیده زیارت میکنم خرده نگیر بر من عاشق، اختیارم نیست به نسیم گذران از کنارت هم حسادت میکنم با خود گفتم،عاشق نشو،دیوانه میخوانند تو را شرح...
ادامه شعر<<در پرانتز>> <<در دفترم نامِ تو را دیشب نوشتم>> شد شعلهور هر برگه تا از تب نوشتم شد حلقه دستانِ پرانتز دورِ ما تا وقتی کنارت از خودم مطلب نوشتم دارم فراوان پیروان در هر م...
ادامه شعرآمده ام نیامدی آمده ام رخ بنگرم من از تو شعر و غزل نیامدی آمده ام که دل برم من از تو جام عسل نیامدی آمده ام شیدا کنم شیدا شوم آرام من نیامدی آمده ام رسوا کنم رسوا شوم آرامشم نیامدی آمده ام در...
ادامه شعر_آغوش عشق آویخته بر گردن دار _و ما از دست هایمان؟! بر نمی آید هیچ کار... _مگر نه امامزاده ها غارتگر دردند؛ پس چرا دار آبستن ِ باوری تازه است؟! _جار می زنند ناجیان در شهر: مرگ بر استکبار! _مردمان زی...
ادامه شعردفترم پر شده از نام تو و یاد تو و عطر تو دلدار حالا تو بگو: من چه کنم؟؟؟ داغ فراقت شده زخم دل بیتاب دوری تو دردیست بزرگ؛ تو جان منی دلبر شب را سپری کردم با اشک؛ غم و حسرت... هر شب که تو می آیی در فکر ...
ادامه شعرجان ناقابل فدای آن قد و بالای تو قند و شیرینی است آن لبهای بی همتای تو هر چه قنّادی میان شهر دیدم بسته شد صنف قنّادان شکایت کرده از لبهای تو ...
ادامه شعرسوالیترین پاسخِ پرسش من کجایی که بی تو دلم سخت تنگ است؟ کجایی که از زندگی بیمناکم به هر راه رفتم پُر از رنج و سنگ است شبیه کلاغی که در دست تقدیر به رویش هزاران نقابی ز رنگ است... دل این کلاغ از...
ادامه شعرمن قلعه ی آبادی در کنج زمان بودم بی زلزله و جنگی ، آوارترش کردند یک پنجره از من که ، سودای رسیدن داشت کندند از اینجا و ، دیوارترش کردند هر رهگذری از من ، کج کرد مسیرش را هرکس متمایل شد ، بیمارترش کردن...
ادامه شعر_می زند تیغ خاطره؛ رگ های خیال را _سست می افتد می بوسد تن بی جان ِ رویای محال را! _ماهی تُنگ عشق است دوست دارد حتی تصویر دریای زلال را......
ادامه شعربا من بمان با من بخوان، ویرانم عشقم در ذهن درگیر توام،بدان حیرانم عشقم هندو به عودش نازد و من بویت عشقم هستی به آتش میکشم در کویت عشقم پر کن سبو ، دستم بده پیمانه عشقم باده به دست میرقصم،مستانه عش...
ادامه شعرتو آن منظومه ی عشقی اندر جان و در کلامم
ادامه شعرنه حال ِ زندگی نه عشق و نه جنون اصلا بدون تو چی داره خونمون؟ رفتی ولی دلم از تو نمی بُره این جای خالیته که پیش من پُره توو انتظار ِ تو توو درد ِ خاطره بی خواب میمونن پلکای پنجره ابرا که می بارن عط...
ادامه شعر