تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
محبوبه دشتبان

از خوشه ی چشمان تو خورشید می چیدم در بوسه ات یک آسمان امید می دیدم گرمای مهرت ناگهان دوزخ پرستم کرد قدری که حتی سوختن ها را نفهمیدم اری رها کردم هر آنچه جزتو درسربود از اعتقاداتم گرفته تا به تردیدم......

ادامه شعر
جلال بابائی

از شراب افزوده کردم در دهان . تا که بی خود گشتمش از این جهان. یار را دیدم که دارد در طبق سیب بهشت. بر لبانش بوسه می گردد حرام گتش نهان. چهره ی معصوم او تیغی به قلبم می زند. ظلم ها کردم ولی خوابش ببین......

ادامه شعر
سیاوش دریابار

بدونی نتونی...... چه خوب است بدونی تو روز بارونی واسه دل تنگی هام تو باید بخونی بارون بارون بارون چه زیبای لطف آسمون تو زیبای از جنس بلور تمنای از جنس کهکشون چه خوب است بدونی تا عاشق نشی نتونی یه مر......

ادامه شعر
بهرام داودپور

وسط خانه ی در بسته چه بی پر شده ای کشته زهر جفای دل همسر شده ای صورتت گشته کبود و نفست می گیرد چشم در چشم عدو و دل نالان شده ای دم آخر شده و چشم به در می دوزی بی گمان منقلب از ضربه ناکس شده ای غرب......

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«غم دل» سفیر غم شده دل ، آسمان آن تار است میان باغ خزان مرغ دل گرفتار است برای این دل زارم نه نور امید است شب سیاه دلم شام آن بسی تار است به شام تار دلم ماه شب نمی تابد ببین که دیده و چشمم چگ......

ادامه شعر
امین  غلامی

مانده ام منتظرت بر سر ان چار رهی که دلم را بردی تا که شاید بیایی پسش اری دیووانه دلم را... امین غلامی (شاعر کوچک) ایدی اینستا (amingh68)......

ادامه شعر
سانیا علی نژاد

اگر که دل بسپارم به جام چشمانش کنم به صرف غزل‌ها دوباره مهمانش... بگویم از تب عشقش که منبع شعر است از اینکه معجزه دارد همیشه دستانش به کوه‌ شانه‌ی او تکیه گر کنم روزی... غریق بحر نگاه شب پریشانش دو......

ادامه شعر
محبوبه  تاجمیری

وقتی تو رفتی غم تصرف کرد جانم را صد ابر باران زا گرفتند آسمانم را من را ببخش ای یار زیبای نجیب من من را و قلب سرد و ذهن بد گمانم را... میخواستم از نو برایت قصه ای سازم اندوه ها اما گرفت از پا توانم ر......

ادامه شعر
یزدان  ماماهانی

مـهـرْبانـم ؛ بیش از بیش مـهـرَبـان بـمـان آرایـش کــن بــر مــن ، نــوجــوان بــمـان مـن بـا تـو ، تـو بـا مـن بـال و پـر شـدیـم پــرواز مــیـگــردم تــو آســـمـــان بــمــان ارزان هــم ؛؛ کــالای ......

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

به شامگاهِ منعکس در دیدگانت رنگِ خون من مرگ را در سینه ام بعد از تو زندان کرده ام شولایِ تاریکی به تن ، دشنه ، حریق ، مرگِ زمان من در تنِ تصویرِ خود نورِ تو پنهان کرده ام الهامِ مسحورِ ازل ، رمیده......

ادامه شعر
امین مقدس

<<مردابِ مبهوت>> تویی آن‌کس که دارم در کنارت حسِ زیبایی نباشی، زندگیِ من ندارد هیچ معنایی منم‌ رودی که شد مرداب و *مبهوتِ نگاهت* چون برای من شبیهِ آسمانی و تماشایی تو را از خاکِ مرغوبی ......

ادامه شعر
رها فلاحی

بادی که پیچید به جان باغچه‌ی رقصی نشاند به تن گلبوته‌های یاس... #رها_فلاحی ...

ادامه شعر
abolfazl zaarei

شب معطر بود با بویِ خدا ماهِ شب شد رَهنما سویِ خدا ناگهان بارانِ حق خیسم نمود شد روان بر پیکرم جوی خدا گُم شدم در کوچه های این جهان تا که من پیدا کنم کُوی ِ خدا من غریبی مانده در راهِ دراز کو نشان ِ ن......

ادامه شعر
حشمت‌الله  محمدی

ساقی بده شرابی از جام میگساران تا از دلم براند غم های روزگاران فصل خزان عمرم وقتی رسیده از ره حظی نبرده ام از ایام نوبهاران کس مبتلا نگردد دردی که من کشیدم گرخصم دون باشد یا از ردیف یاران مات......

ادامه شعر
سعید نادمی

اعترافات پشت ضریح امام رضا (ع) #طنزمشهدی چند ساعته پُشت ضریح طِلاتان نشِستوم خودوم رِ با طناف به او پنجره‌ها تا بِستوم غصه دِروم ، ژستِ یتیما رِ به خود گرفتوم چند تایی اعتراف دِروم ، باید بوگوم سِ......

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه العزیز انتقام می‌زند سر از وجودم شعله های انتقام مهدی زهرا بگو کی می‌کنی آخر قیام قرن‌ها ما غرقه در اشکیم و سوز و آه و درد دیرگاهی بازمانده این حساب ناتمام یاد آور پهلوی مادر چگونه خرد شد با ه......

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«نیش قلم» این نیش قلم تیز تر از تیر کمان است بُرنده تر از خنجر و از نیش زبان است ویران بکند خانه ی بیداد و ستم را خون رگ جوشیده در آن دشمن خان است گر جوهر آن حق بشود نقش به دیوار این نقش و نگ......

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"آفرینش" به آفرینش من گاهی که به زبان می آیی نمی توانم ات گفتن تنها عبور می کنم از بفشه ای! شاعر: مرضیه رشیدپور (کیمیا)......

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم گرفته ماتم و غم چون عَزا لی اَست دلم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ ندانم آی که چه اسرار دارد عالمِ عشق اسیرِ عشق شده لاابالی است دلم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ به پیشِ سؤگلی اش مثلِ غنچه سرخ شود مثالِ ......

ادامه شعر
سعید فلاحی

ناڤی دەستەکانی دیموکراسی، کوردستان وه‌شێراوه! بێ کوڵاوڕۆچنه‌کی هەتا گۆم... ◇ برگردان فارسی: میان دستان دموکراسی، کردستان پنهان است! بی‌روزنه‌ای حتی گنگ... #زانا_کوردستانی ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا