تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
طارق خراسانی

علم، خونِ تو در شیشه کردند ستم بر صاحبِ اندیشه کردند اگر چه ریشه ی فرهنگ هستی تَبَر را قسمتِ آن ریشه کردند علی را بر دهی بردند و‌دیدیم‌ چگونه زان گهر اندیشه کردند[1[ به خواری شیر را از بیشه راندند ......

ادامه شعر
قاسم پیرنظر

فاصله ها ... این فاصله هایی که میان من و من هاست انگیزۀ در ماندگی مهین تنهاست این کهنه دیاری که ز اجداد بجاماند پیوسته ز بی فکری ما مطلع غوغاست هرفرقه بنوعی به تنش زخم نشاندند دائم به سیه جامه مز......

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«فردا» فردا خبری ز جنّت و حوری نیست این لحظه گذر کند دگر سوری نیست احوال خوش جهان که باشد این دَم در عالم فردا به یقین شوری نیست پنجشنبه ۱۴۰۳/۲/۶ ......

ادامه شعر
امین مقدس

<<گرداب>> در هر خیالم "بی‌تو" در گرداب می‌چرخم تا لحظهٔ جان دادنم در آب می‌چرخم وقتی‌ که تاریک‌است دل، پَر می‌کِشم تا ماه با خاطرت در کوچهٔ مهتاب می‌چرخم از بس‌که می‌سازی برایم‌ موج‌ِ ن......

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

عقل یارم بود اگر ، میکرد ترکِ عشقِ یار؟ اختیار اَر بود ، راحت من نمیکرد اختیار؟ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ لحظه لحظه صورتش میدیدم آن شیرین لبش مثلِ تو ای بیستون من هم نمیکردم قرار؟ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ برچه محرم کرده ای شمع و ، م......

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه الله النور درماندگی شب آمده است ناله ای از قعر چاه کن سودای ناله از شرر و دود آه کن چشمت به سوزش آمده از ظلمت زمان دیوار را به پشت خودت تکیه گاه کن خود را بغل بگیر و دعایی به صدق در این ورطه گ......

ادامه شعر
لیلا طیبی

زیر نور ماه، پلاک خانه‌ی تو، --چهارده‌ست! #لیلا_طیبی (صحرا) ...

ادامه شعر
سیاوش دریابار

صبح صادق صبح صادق می‌رسد من باز عاشق می شوم بوی باران می‌رسد من باز عاشق می شوم گفته بودی دل رها تا دل نهم بر کوی یار یاد مستان می‌رسد من باز عاشق می شوم گفته بودی لب رها تا لب نهم بر لب دوست یار خ......

ادامه شعر
علی معصومی

غلام نرگس مست تو تاجدارانند خراب باده لعل تو هوشیارانند تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر که از یمین و یسارت چه سوگوارانند گذار کن چو ص......

ادامه شعر
سانیا علی نژاد

به خودم آمدم و دیدم که عشقی نیست عاقبت تمام عاشقان کامروایی نیست شعله عشقت را دیدم اما سوختن دل که تماشایی نیست دل بیچاره من دیر فهمیدی که هر زیبایی، دارای زیبایی نیست با اینکه صدایت خوشنودم میک......

ادامه شعر
افسانه نجفی

_میان ِ کسی که دیوانه ی توست! و آن کس که تو را دیوانه ی خودش کرده؛ _انتخاب؛ چقدر سخت است! _وقتی قاضی دلت باشد... ...

ادامه شعر
مهدی بابایی

۱_ هر شب، فکرهایت را برهنه کن، در آغوش نگاهم، و عشق را، نقاشی بکش برایم، ای دختر باکره ی شعر ...! ۲_ هر شب، به هم می بافم، شعر گیسویت، در خیالی عاشقانه، ای دلپذیرترین خواسته ی جهان ! ۳_ عشق، کبوتر س......

ادامه شعر
امین  غلامی

او را دیدم و گفتمش چرا حیرانی. از چیست تو را این همه سرگردانی. گفت، در پی آن نیمه ی جانی هستم. آنکس که دلم ربوده است نیمه شبی پنهانی. امین غلامی (شاعر کوچک) ......

ادامه شعر
علی اصغر  طالعی نوجه ده

بوی پیراهنت ای یوسف کنعانی من که به کنعان بکند دیده ز مصرت روشن من زلیخا وشم و تکه لباست در دست کند آیا دل منهم به جمالت روشن؟......

ادامه شعر
abolfazl zaarei

آبشار ِ گیسوانِ وحشی ات چون طلا رنگی چه زرین داشتند در دلِ دلدادگانت مویِ تو غنچه های عشق و خون می کاشتند تارَکَت چون جاده ی دل دادن است گشته قربان گاهِ جانِ عاشقان تو از این عاشق کُشی سودی بَری؟ ......

ادامه شعر
سحر فهامی

معلّمِ درد مبارزه را به من آموخت آخرین بار بر سرِ تمرین کمرش  را شکستم طرح و شعر از سحر فهامی ...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«معلم» آسمان پُر اختر از نام تو بود مرگ اندیشیدن اوهام تو بود جام ما پُر باده ی شیرین ز تو باده ی شیرین ز آن جام تو بود آهوی دل را اسیرش کرده ای صید دل صیاد ، در دام تو بود قطره ای بودیم از د......

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

به:آریوی عزیز برادرزاده گرامیم مقدمت مبارک و در پناه ایزد همیشه شاد سربلند و چونان نامت بزرگ زندگی کنی! گل خوشبو و اما چون شهانی یگانه در زمین و آسمانی دلت دریایی از مهر است و خوبی تو شاه سرزمین‌های......

ادامه شعر
بهاره میرشفی
جلال بابائی

آهسته آدمک‌ها در باد و طوفانی که سالها ملخ ها و کلاغ ها آنها را انتظار می کشند می خندند. چه نظاره گر است آدمک ، آدمک با قلبی شکسته به حجمه ای از تاریخ به با دها و طوفان ها می نگرد. دو گروه ظلم و داد ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا