تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
رضا ناظری

چه بد هوایی است نبودنت!! نه بارانی،نه آرام و نه طوفانیست یک دلتگنی محض و سراسر ترس ویرانیست رضا ناظری

ادامه شعر
آگرین یوسفی

بی تابی می‌کند دلم امشب کاش نمِ باران با بوسه ات شَبَم را رویایی کند. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

به غم های پدرمی اندیشم ؛ محبوس درزندان ، شبیه یوسف پیامبر . ×××××××××× تاصبح برایت می نویسم ؛ مراقب خودت باش ، تو بخوان : "عاشقتم" ×××××××××× دلشکستگی امانم رابریده ؛ دردهایم را ، باناله سودامی کنم ....

ادامه شعر
رضا ناظری

راستی... اگر جای بوسه هایم شکوفه میداد!!! با آن همه گل لابلای موهایت چه میکردی؟؟!! #رضا_ناظری

ادامه شعر
سارا شمسی

هنگام بستن چمدانت نمی دانستم برای خاطراتمان جا باز کنم یا تکه ایی از وطن به بی رحم ترین مکان دنیا که میرسیم دریاچه پریشان را در کیف دختری کردستان را در کوله پشتی جوانی و دماوند را در چمدان پیرمردی ...

ادامه شعر
امین  غلامی

کاش دل تنها نبود... کاش تنها در میان این همه ادم نبود. کاش ان لحظه که رد میشدی از کوچه ی ما. من دیووانه هواسم به سر کوچه نبود. کاش تو مکث نمیکردی و زود میرفتی. که نگاهم به نگاه تو گرفتار نبود. کا...

ادامه شعر
جلال بابائی

باد در گوش درختانت آواز دوستی و محبت می خواند. تره های کوهیت سوغات مسافرانت را فراهم می کند. کوه های سپید مانده از زمستانت نگین انگشتر است بر انگشتر کوه. گون هایت سبز و خرم می شود و انبانی از هیزم و ...

ادامه شعر
افسانه ضیایی جویباری

کوفه درسیلی ازاشکها غرق شد خوشبوترین عطرها رمقی ندارند کاری انجام دهند چون خود لباس عزا برتن کرده اند مشک ها از شدت اندوه خشک شدند لبشان تشنه وترک خورده امادلشان سیراز غم توست مولاجان نگاهایم پاب...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_من برای تو سنگ تمام گذاشته ام؛ و تو تمام سنگ ها را برای خسته پای من... _کمی درنگ کن! _فرصت تکرار نیست...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"آستران بنفش" آفتاب را اینگونه به صد هزار آبگینه زیبایی بر تل مرطوب برگ و چهره بر دریدن آستران بنفش باور دارم. همیشه ی تو برقرار حتا چنین دور! که از عمق جان صدای دیگرات به گوش می رسد. با توام ساقه ی...

ادامه شعر
رضا ناظری

اگر پرسیدند چقدر تو را دوست دارد؟! بی درنگ بگو آنقدر که اگر لحظه ای پلک بزنم دلش برای چشمهایم تنگ می شود!

ادامه شعر
افسانه نجفی

_به تاراج برده اند بوسه های مرا یاغی خنده های تو... _بیا پس بده ِجواب ِ عذاب روزهای تلخ بی تو! _لجام توسن عشق؛ بسته است به ناز قدم های تو... _خورشید ِ اَبر از عطش خالی شده در این روزهای به دور از رُخ...

ادامه شعر
عزیز حسینی

نور چشم من کجایی؟ ماه تمام می‌شود، اشک‌های کوچه‌ها خشک شدند. گل‌ها دیگر بو و رنگی ندارند، تو کجایی...؟! تو کجایی که بهار نمی‌آید؟ در سکوت تاریک، صدای پایان می‌آید، خستگی در دل هر باران می‌پوسید باد ب...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

نمِ بارانُ کوچه یِ بهارنارنج عابری رد شد عطری در هوا پیچید خاطره ای جوانه زد. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
شهریار  کاراندیش

در شباهنگام تار جغد کور قصه ام روشنایی را بیافت کورسو های امید در دلش روشن بشد دیگر اما هیچ از مفهوم این موضوع پر مبحث نمیدانم ولی ترسم آن است که در بیم و سکوت ثانیه دست مرا حبس نبودن بکند و به خامو...

ادامه شعر
حسن سهرابی

برخیز که طوفان شده است، اَبر دلخون شده است، دل محزون شده است، حاکم دِه ما خودِ فرعون شده است. میخانه ویران شده است، شهر حیران شده است، مَکر ، سُلطان شده است، زندگی دچار بحران شده است، برخیز که...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_کنار تو؛ می نشینم با بغض... _برخیز! چمدانت را برایت آورده ام؛ از پستوی خانه! _آرزوها بر سر راه منتظرند... _خواب تا کی؟! _سنگ سرد است برخیز؛ دلگرمم کن......

ادامه شعر
امین  غلامی

در سرم فکر تو بود. که مرا خوابم برد. و تو پیدایت شد. مثل ان لحظه اول که نگاهت کردم. همان قدر قشنگ. به همان شیرینی. با همان لبخندت. که دگر باره ربودی قلبم. طرح لبخند تو بدجور دلم را لرزاند. و چ...

ادامه شعر
افسانه ضیایی جویباری

می خواستم بگویم دوستت دارم اما گردش نگاهت به جایی که نباید می بود متوقف شد اعتنایی نکردی به حرفهایی که سالهاست درون چشمانم پشت غیرت  پلکهایم منتظر یک اشاره ازقلبت بود #افسانه_ضیایی_جویباری سا...

ادامه شعر
سحر فهامی

تنگ حافظه ام شکست به تیپای پروانه ای سبک پر همان که در بلورِ خوش باوری ام به دام انداختمش، رقصیدن آموخت ! و به سر چنگِ انتقام گریخت... ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا