تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
امین  غلامی

مانده ام منتظرت بر سر ان چار رهی که دلم را بردی تا که شاید بیایی پسش اری دیووانه دلم را... امین غلامی (شاعر کوچک) ایدی اینستا (amingh68)...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"آفرینش" به آفرینش من گاهی که به زبان می آیی نمی توانم ات گفتن تنها عبور می کنم از بنفشه ای! شاعر: مرضیه رشیدپور (کیمیا)...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_صبر؛ آرام آرام ریشه ی جانم را می سوزاند! _ای کاش این آغوش تو بود که مرا از نفس می انداخت...

ادامه شعر
جواد خاشعی

اندوه شیدایی چشمانت........ با صدای باران چه ترانه ای می شود! زیباتر از همیشه اشک می رقصد و شعر ناله میزند ..‌‌‌‌..........................

ادامه شعر
شاعرزهره  خانی مهرآبادی(شیدا)

ای بغض آسمان چرا نمی ترکی؟ چشمانم پرازخون شد ای آسمان چرا نمی باری؟ مرده ام ازسکوتت لابه‌لای اشعارم دفنم شبیه عطر معرفت مردانه......

ادامه شعر
افسانه نجفی

_دست های تو؛ آویز بر یار بر گردن دیوار! _و من جز حسرت؛ هیچ کار بر نمی آید از دستم...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_به گرسنه؛ نان بده! _بهشت را بگذار برای وعده ی آخر...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

نمک گیر شعرم شده دفتر به خط می شود زیر پاهایَ ش

ادامه شعر
جواد خاشعی

مژه هایت انعکاس تشریح افق در گنبد میناست و شعاع نیلوفری اندامت اتفاقی است ترک خورده بر اضلاع استخوانهایم ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_تویی که روزهای سرد؛ آفتابی نشدی! _روز بارانی؛ نپرس؛ کجام...؟!

ادامه شعر
جواد خاشعی

می بارم و تو...... زیر بارش اشکهای من... دعای آرامش معشوقه ات را زمزمه میکنی. چقدر دلم برای خودم تنگ می شود! وقتی میان پرسه های عبور تو هنوز منتظر مانده ام ...

ادامه شعر
مسعود ویسی

بنام نگارگر نگاره های هستی در پاسخ به اساتید بزرگ استاد حمید مصدق و استاد فروغ فرخزاد درخت سیب" خنده زیبایی، به لبان پسرک نقشی بست دختر صاحب ِباغ ، خنده اش پاسخ داد هردو انگار به دنبال بهانه ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_میان ِ کسی که دیوانه ی توست! و آن کس که تو را دیوانه ی خودش کرده؛ _انتخاب؛ چقدر سخت است! _وقتی قاضی دلت باشد...

ادامه شعر
مهدی بابایی

۱_ هر شب، فکرهایت را برهنه کن، در آغوش نگاهم، و عشق را، نقاشی بکش برایم، ای دختر باکره ی شعر ...! ۲_ هر شب، به هم می بافم، شعر گیسویت، در خیالی عاشقانه، ای دلپذیرترین خواسته ی جهان ! ۳_ عشق، کبوتر س...

ادامه شعر
سحر فهامی

معلّمِ درد مبارزه را به من آموخت آخرین بار بر سرِ تمرین کمرش  را شکستم طرح و شعر از سحر فهامی

ادامه شعر
بهاره میرشفی
جلال بابائی

آهسته آدمک‌ها در باد و طوفانی که سالها ملخ ها و کلاغ ها آنها را انتظار می کشند می خندند. چه نظاره گر است آدمک ، آدمک با قلبی شکسته به حجمه ای از تاریخ به با دها و طوفان ها می نگرد. دو گروه ظلم و داد ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_من؛ خراب ِ توبه نخواهم شد... _به بهشت بگو عشق را در خواب ببین!!!

ادامه شعر
آگرین یوسفی

بهار است پرنده ها میخوانند کاش با نوایِ باران هم آواز بودیم اردیبهشت استُ در خیالم با تو می چرخمو میرقصمو میخندمو کوچه یِ بهارنارنج را قدم میزنم. #آگرین_یوسفی...

ادامه شعر
جواد خاشعی

مرزها روی هم ریخته می شوند تالاب ها اشکشان در می آید هجمی از اسارت در قبیله ها شعله میکشد تا نامی از آسیاب نیفتد . ‌...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا