آفتاب در مهتاب محو گشته
چشم هدیه به دنیا گشوده گشته
هنگام تغییر فصل فرا رسیده
شکوفه بهاری در دل خزان روئیده
شاعر زمانه چه زیبا ترانه سروده
نام زیبای هدیه را با عشق درهم تنیده
دریا با امواجش موسیقی می نوازد
آبزیان برای تولد هدیه تانگو می رقصند
پرندگان برای ملکه من آواز می خوانند
باد نعشی و سهیلی ساز می نوازند
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 08 آبان 1402 12:02
درود بر شما
سروش اسکندری 08 آبان 1402 16:19
جناب دریانورد درود بر شما
سیاوش دریابار 10 آبان 1402 15:05
حدیث درد می باید نوشتن
کلام سرد می باید نوشتن
حدیث تو جور و جفا بود
بنام مرد می باید نوشتن
با سلام
درود بر شما و قلم شیوایتان
موفق و مانا باشید