اینجا...
اینجا...
اینجا در اتاق خانهی ما
مردههای سه روز پیش
سیگار میکشند
به یکدیگر غزل فرمالیسمی تعارف میکنند
در خواب زنی کنکور میدهند
در ارتعاش آزاد تیر ماهیها فرو میروند
اینجا...
زمان در ابعاد دیوارها
فاتحهایست
که نیمههای خدا را غواصی میکند
اووووف... اینجا کولاک
پرچمداریست که میخورد مصراعهای این شعر را
میکشد زنبورهای کارگر سرخ آسیایی را
میکشد من را در هفتاد زن روسپی
و چت روم میکند با دختر کور اردبیلی
اکنون سکوت باکلانها*
بو میکشند اجساد روزنامههای صبح روز بعد را
اما ...
این اتاق پر از مردههاست
پُر از آزمون استخدامِ سازمان ثبت واژههای خیسِ کلیدی...
پُر از خیابانهای خالی از اشکال سه روز پیش
پُر از بی تعادلی سکههای سقط شده از دهان کلمات
اما این قافیهها
پُر از لباس خواب موشهای دهه هفتاد است
پُر از دست هفتاد
دستِ هفتاد از پُر
هفتاد از پُر دست...
و تُهی از هرگونه ویرایش بوسههای ویکیپدیا
◾️
اکنون اتاق من
پایتخت اذان سهشنبههای مُرده
از هفتاد بُعدیست...
ایضاح:
*باکلان: غازهای وحشی کلهسیاه
کامیل قهرماناوغلو
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 30 فروردین 1402 08:34
درود بزرگوار ا
کامیل قهرماناوغلو 23 فروردین 1403 15:35
جناب امیر عاجلو ، دوست بسیار عزیز و شاعر بسیار دوست داشتنی ممنونم ازت ، و همچنین از شعرهای زیبایتان لذت بردهام . خوب بمان
دوست من ????????❣️????❤️????????
محمد مولوی 07 خرداد 1402 00:24
قاسم لبیکی 07 خرداد 1402 17:51
شعرتان زیبا
زادروز تان فرخنده
مریم حشمت پور 05 اردیبهشت 1403 20:01
درود و ارادت گرامی
لذت می برم از این ظرافت و در هم تنیدگی حس و شعور
اعتراض و مطالبه گری .
مانا باشید