- لیست اشعار
- قالب
- نیمایی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
جواد عیسی زاده
در29 /02/ 1364 -
جواد عیسی زاده
در29 /02/ 1364 -
زهرا جعفریان
در29 /02/ 1380
وقت پرواز چو بینم به شفق خون نشسته است به پهنای افق دل من می شکند وقت گردش که به صحرای غمان بینم آن یار عزیزی که زمن کرده سفر اخم بر چهره و دلتنگ و فضایش ابری است دل من می شکند از زمانی که پر چلچله...
ادامه شعردر سحر بود که فریاد بر آورد ،خورشید همه ی شب زده گان خوابتان طولانی است گوش تان ناشنوا چشم هاتان به سیاهی بسته نمی بینید مگر آسمان غرق شقاوت شده است چهره ی آبی روز زیر خاک پنهان است و صدای گل نورسته ...
ادامه شعربعد از رفتنت دیگر حالم خوب نیست؛ زندگی ای دارم شبیه عالم خواب پر از اتفاقات محال و نا ممکن شبیه رفتَنَت! پرسه میزنم دائم من با باری پر از غصه و غم از کنار پرتگاهی بلند! و دائم در این فکرم تو کجایی ...
ادامه شعرمی نویسم من باز از بهاری دیگر از خزان تا طوفان دی زمستانی تر در هوای باران تنها در راهم زمزمه برگ را با جان آگاهم می تراود از من دشت پر مهر نور همچو شهر آفتاب ناامیدی ها دور خوانده ام من با باد شعر آ...
ادامه شعرباندم خودم را پخش میکنم در زخم سکوت #چامک #اخگرکرفکوهی
ادامه شعرکوچ باید کرد از این دلتنگی سرد وغریب از همه نامردمان سخت قلب ،واقعا عجیب رو به ییلاقی بیاید رفت باشند مهربان بی خبر از حال و احوال تمام این جهان کوچ باید کرد اینجا خانه ای آباد نیست هیچ قلبی مونس و غم...
ادامه شعرمی روم تا پیدا کنم تو را در انتظاری که تماشا کنم تو را می روم تا عروج آسمانی ز آسمان که سوا کنم تو را می روم تا پشت پنجره آرزوها عاقبت دل را شیدا کنم تو را دیدمت بر دیده ی عشاق امشب باقی...
ادامه شعربوسه بر چشمت تو را زیباتر می کند نگو؛ببین حال مرا بهتر می کند می کشم تَرسیم رُخت بر برگ کهنه یاس ... این بار تو را از همه؛پریچهره تر می کند ...
ادامه شعربتو می اندیشم توکه لبخند همه گلهایی درتکاپوی زمین وبہ زیبایی خورشیدکه هرصبح قشنگ میدرخشد از دور در دل تاریکی،بی توقف هرروز بتو می اندیشم توکه گرمای وجودت بی شک حاصل خوبی هاست روزگاری که همه نامردند وم...
ادامه شعرعمرم گذشت چه سان؟ هم چنان که رود با سرعتی زبیابان گذر کند! هیهات بنگرم دوباره به دوران در این خزان یاران همه شده راهیّ ومن در این قفس بیهوده بنگرم به جهانی پر از عسس مویم سپید گشت و شد این قامتم چ...
ادامه شعر«برکه ی خشک» شعر نو روزگاری همه سرمست و غزلخوان بودند شاد و خندان بودند جام دلها همه پُر از مِی ناب چه شد آن چشمه ی آب باغ پُر بود ز آوای خوش مرغ هَزار عشق بود و غزل و صورت یار ز چه رو شاخه ش...
ادامه شعرمردمان به داد رسید دیوانه حیدر شدم تشنه زیارت پادشه نجف شدم گر بپرسند این علی کیست که دیوانه شدی تاسحر میگویم از خیر و فضیلات علی آنکه در حین سجودش زکاتی میدهد آنکه جان بنت احمد فدایش میشود آنکه بر د...
ادامه شعرگاه می نویسم بر طرح لبت گاه می بوسم چشم تَر ت گاه می بینم تاج گل بر سرت گاه می خوانم رویای زیبایت گاه پَر می زنم بر بام سَرت گاه اُفتاده ام در دام سرت گاه تکیه می دهم بر شانه ات گاه می روم از کاشان...
ادامه شعرتو از تبار کدامین بهار سرسبزی که رود در مقابل تو چشمه چشمه می روید تو از عبور کدامین فصول شریانی که خون به رگ رگ تو تشنه تشنه می جوشد هنوز قافله هایت بهانه جوی دلند غروب حادثه هایت عجیب دلگیرند......
ادامه شعرهر لحظه دیده ام به مرگ ثانیه ها خیره مانده است تکرار پوچ هزاران هزاره ها ، تاریخ انقراض پیاپی به دوره ها کشف بزرگ اسکلت و سنگواره ها اندیشه های فلسفی از بدو قصه ها بازیگری و نقش خدایان به هر زمان، جا...
ادامه شعرمینشینم به لب آب هرروز و نگاهش میکنم با افسوس با خودم میگویم: که کجا میروند این قاصدکان؟ که چرا میرود این آب روان؟ که چه زود میگذرد عمر گران؟ کاش هیچ آمدنی، رفت نداشت کاش این دوستی ما با دلِ شاپ...
ادامه شعرزندگی دیدار است مرگ هر لحظه چه معنا دارد زندگی ثابت نیست همه چیز و همه در تغییرند صبح خورشید برآمد از کوه یادمان باشد زندگی کوتاه است گاه دیدار کم است دوست داشتن ها بیشتر گم شده است من در این دنیا ...
ادامه شعربسم الله الرحمن الرحیم باز هم خواهم گفت که از آوار ترین قرقره ی بی مادر کَنَفِ درد ،چرا در وسط پیله ی ما تابیده وچه بیرحمانه تار و پود تنه ی شب گوها در سکوتی ابدی مثلِ خدا خوابی...
ادامه شعرپسرمرفتزدست وهمینغصه مراخواهدکشت اوجوانبوده جوان بارسنگین غمش کمرمراخمکرد تک پسربود ولی من دلممی سود دکتری بودکه علمش عالی باهمه خوب ولی صدافسوس دل مجنونبخداپرخوناست پسرمرفت همینغصه مرا...
ادامه شعرشرافت تابع مرد بزرگیست که خود را از حقارت دور کرده تباهی در درون مرد پیداست ولی او را درونش کور کرده نمایان میکند همچون گلی سرخ درون قلب زیبایی پدیدار به خود جان داده و جانی گرفته مثال باغبان در...
ادامه شعر