رفتی‌ ووای‌چه‌حیرانم‌من
بنگربازبه‌چشمان‌ترم
پسرم‌ای‌پسرم‌ای‌پسرم
بعدتونیست‌دگربال‌وپرم
کاش تو حال مرا می دیدی
خاک‌دنیاشده‌بی‌توبسرم
عکس‌لبخندتوبردیواراست
این‌بلاچیست‌که‌آمدبسرم
رفتی‌وحال‌مرامی‌بینی
نی...

نیستی سامان‌عزیزم‌فال بابارابگیری
من‌زپا افتاده‌ام باید که دستم را بگیری
منتظر هستم‌بیایی بازهم‌درخوابم‌امشب
تابگویی زودتر بابا توهم باید بمیری...

رفتی و ببین چگونه ویران شده‌ام
از داغ جدایت پریشان شده‌ام
حالا که دگر به خواب رفتی سامان
ازماندن‌خویشتن پشیمان شده ‌ام
----
ازداغ‌فراق توچو دیوانه شدم
ازشهرودیارخویش آواره شدم
رفتی وببین دگرزپاافتادم
...

ببین با ما چه کردی تو ومارادربدر کردی
فدای چشم‌ زیبایت چرا کار تبر کردی
تو گفتی باز می آیی‌به دیدارم‌ولی‌افسوس
بدون من چرا آخر تو قصد این‌سفر کردی
تورفتی وببین حالا همیشه زاروگریانم
توباباجان پیرت راچ...

سنگ قبرت را عزیزم‌من تماشا می کنم
خوب می‌دانم‌که‌مردی بازحاشامی‌کنم
بعدتوباباحمیدت گشته چون‌دیوانه‌ها
خوش‌خیالم من کجا مثل تو پیدامی‌کنم
رفتی‌وآتش‌زدی برکلبه‌آباد من
ازفراغت‌حجله‌غم بازبرپا‌می کنم
آر...