تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
افسانه نجفی

_پیراهن به پیراهن تمدید کرده ام بوی تو را! هر روز... _دلتنگیم؛ داغ است هنوز! بیا و در دامن یک دیوانه مستانه بسوز...

ادامه شعر
حسن سهرابی

نو شد زمین،اَندر میان بغض و کین پیمانه را از من بگیر، تا با نفسهای زمین، ما هم، نفسهایش شویم. ............... یک جرعه را هم نوش کن غمهای دل خاموش کن با آن دو چشم مست خود میخانه را مدهوش کن. ......

ادامه شعر
صابر خوشبین صفت

با آرزوی بهترین ها ‌‌.............................. و پنجره باز می شود بوی تازگی یک فصل ، به رویاهایمان سرک می کشد . صابرخوشبین صفت ۱ فروردین ۱۴۰۳...

ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

اسفند را دود می کنیم و به شادمانی با بهار پیوندی دوباره می بندیم تا با او سبز و شاداب بمانیم و در مبارک باد شکوفه باران عشق و امید را در ریشه های فروردین می دوانیم ؛ شاید نوبهار...

ادامه شعر
مهدیه  باریکانی

بهار خیابان ها را زیباتر کرده است واژه ها را خوشحال خوشحال آدم ها هم کیفشان کوک‌است اما توچی؟ نیستی و من همچنان چشم‌هایم را می‌بندم! #مهدیه_باریکانی...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_با توام!!! _تو سنگ ها را بیشتر دوست داری یا آدم ها را؟! _به گمان من؛ تو سنگ ها را... _نه! آدم های زیر سنگ ها را... _سنگ شوم؛ مرا خواهی خواست؟! _نکند این بار؛ بگویی آدم ها را......

ادامه شعر
شهناز عیدی وندی

بهار عطر خوش زندگی آمدنت شاد باد...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

دلتنگت بودم از تو گفتم ندیده عاشقت شد بیچاره من #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
مریم حشمت پور

خورشید مرده است پل ها  شکسته و فصلی بر مدار صفر  بی پایان   باد نه می آید و نه می رود #مریم_حشمت_پور http://telegram.me/heshmatpour95...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

نه سهرابم نه فروغ نه دخترکِ پاییزی من همان دخترِ داغِ تابستانم شعرهایم همه از توست که رویایِ منی. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
مهدی بابایی

۱_ در نوروز آزادی، در بهار دیدار، دشت تن ات را، گل به گل می بوسم ! ۲_ در سپیده دم شادی ، بوسه ی آزادی ما، دلچسب ترین، لحظه ی قرن خواهد شد ! مهدی بابایی ( سوشیانت )...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_در چشمان تو چیزی هست که وقتی نیستی اندوه می خورد تن تنهایی ام را... _به ستوه می آورد دردی گنگ ناشیانه تمام هیبت تمام غرور زنانگی ام را... _جای خالی خنده های تو به روی سطرهای دفتر عشق مضحکه ی خلق ...

ادامه شعر
حسن سهرابی

نو شد زمین،اَندر میان بغض و کین پیمانه را از من بگیر، تا با نفسهای زمین، ما هم، نفسهایش شویم. یک جرعه را هم نوش کن غمهای دل خاموش کن با آن دو چشم مست خود میخانه را مدهوش کن. ......................

ادامه شعر
احمد آذرکمان

ابدیت ساکن است و تصویر آن متحرک. (آگوستینوس) ┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• آفرینش خدا مثل خوابیدن زنی جوان است بر تشک آبیِ براق با ساتنی‌ شکلاتی‌رنگ کنار عودی که می‌سوزد و چراغ‌ها‌ی رنگی  که الکی‌ روشن‌اند. آفر...

ادامه شعر
احمد آذرکمان

مِثل سلوک طفره‌آمیز ستاره‌ای به وقتِ سِقْط مِثل چَنْته‌ی خالیِ گنجه‌ی عصمت مثل آن برهنگی که به لباس‌ها سرایت کند مِثل خُنیایی متروک در صفحه‌ای شکسته مِثل شنفتن اخبار ماضی وقت خواب مِثل دوده‌های ماسیده...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_گم شده ام؛ میان این همه هیاهو! چشمان تو اگر بود روشنابخش ظلمتم می شد... _کاش چون خورشید؛ از پس شب های بی مهر یک روز ظهور می کردی......

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"واپسین کوچ" به کمی تماشا باز می دیدم تو را، حیرتی دگر و لختی آفریده شدن. که بر می داشتی از اندیشه ام رایحه ی بنفشه گی همچون خیال پرندگان در واپسین کوچ. می دیدم ات که نرفته ام از بیشه ی آفتاب و رویا...

ادامه شعر
سحر خالقی

دلنوشته خاص تو همان قمری هستی که هر وقت پنجره قلبم را گشودم بر سر شاخساران چشمانم مینشستی و آوای نور را بر دالان گوش هایم جاری میکردی ومن را سرشار از عشق خدا میکردی عشقی که حتی در بازارچه های آسمان ه...

ادامه شعر
جواد مرادی

بسپار این تقدیرِ سردِ بی‌روح را به من که نام کوچک من " درد " است و نام خانوادگی‌ام " تنها " ؛ من پدر تمام بدبختی‌ها هستم. جوادمرادی ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_برای دردهایم دیگر به دنبال درمان نمی گردم! _پای رفتنم را شکسته بی مهری تو... _به دیدارم بیا؛ اگر هوس کردی معجزه گر باشی......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا