تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حمیدرضا عبدلی

کارگرهستم سرم گرم‌است‌بااین بچه.ها من‌جوانی رابه پای عشق‌این‌هاداده‌ام ---- فداکاری‌نمودم من برای هردوفرزندم نمی‌داننددردم رابه ظاهرخوب‌می‌خندم ---- روزمادرهم پدر سهم‌من‌بیچاره‌است چون‌برای‌بچه‌ها...

ادامه شعر
نصرت اله صفی زاده

ریشه های درد را باران نمی شوید ولی اشکهای درد را از دیده پنهان میکند

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

تو می‌دانی چراخوابی به‌چشمانم نمی‌آید فقط یک‌آرزودارم بیامرگم تماشاکن ------ درخیالم هرشب‌وهرروز پیدامی‌شوی انتقام ازمن فقط بامرگ شیرین می‌شود ---- تمام عمردارم حسرت دیدارچشمانت ولی‌افسوس دیگربرد...

ادامه شعر
احمد صیفوری

ز گریه‌های بشر روز آمدن پیداست که آخر همهٔ قصه‌ها پشیمانی‌ست #احمدصیفوری

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

رفیق نیمه‌ره بودن پَشیزی هم‌نمی ارزد محبت ارزشی دارد نباید رایگان بخشید ---- چشم‌هایت سمی است وباعث مرگم شود مردنی اینگونه درراه دوچشمت آرزوست --- رنگ چشمت قهوه‌ای امانمی‌دانم‌چرا تا نگاهم می‌کنی...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

اندازه گلیم خودت پابکن دراز دنیاعجیب‌پرشده‌ازگرگ‌ لاشخور ----- دوست گرزخمی زند برقلب درمان می شود آشنا وقتی که خنجرمی زندزجرآور است ----- این شعرهای عاشقانه به‌دردم نمی خورد وقتی لبان غنچه‌ایت ما...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

مجنون بیا وبس کن یک عمر عاشقی را هردم‌دهندفریبت توعارودردنداری ----- عروسک گشتم وبازی نمودی با دل پاکم نمی‌بخشم دورویان‌راصداقت درنایاب است ---- توداری می کنی کاری فراموشت نمایم نه چنین چیزی که‌م...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

بوسه‌ای گربدهی جان به‌عوض خواهم داد مشگل اینجاست فقط بوسه من‌طولانی‌ست ----- هرچه‌گفتم زوفا خنده‌کنان می‌رقصید من دیوانه چرا سفره دل وا کردم ------ عاشقی هست گناهی که نصیبم شده‌است حیف وافسوس کسی ...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

نمی دانم چرا سرد است لب هایت عزیزدل مگرجزعاشقت بودن گناه‌دیگری کردم ----- میوه‌باغ دلم ارزش چیدن راداشت چشم زیبای تومحصول مراداد به‌باد -----' توراهرلحظه می‌بوسم ولی‌سرد است لب هایت همه گویند دیوان...

ادامه شعر
امید کیانی

براندازت نمودم یک شبی آهسته چون رازی ولی طوفان شدی ای عشق با عزم براندازی

ادامه شعر
سلما  محمدی

ای جان در افتاده به یاد غم دیروز امروز فدا کن غم دیروز به پیروز

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

نیمه‌شب بازچرا یاد تو افتادم من خنجرظلم تودر سینه من‌جامانده ----- کاش مهمان تووگرمای‌آغوشت شوم جان‌دهم آن لحطه ویکدم فراموشت شوم ---' سال هاگفتم که دردامت نمی‌افتددلم عاقبت اوراتودردام‌بلاانداختی ...

ادامه شعر
علیرضا نقدی

اباالحسن شده هادی شبیه حیدر پس برای درک نجف درک سامرا کافیست علیرضا نقدی السلام علیک یا علی بن محمد الهادی (صلوات الله علیه)...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

گفته‌ بودم‌مهربانی کن نکردی سنگدل لحظه آخر بیا عمرم به پایانش رسید ------- راستی معنی این درد مرا می دانی غیر بودن به دلت هیچ عمی نیست ‌مرا آواره‌ام تو به آغوش خود مرا جایی بده و بوسه گرمی فقط ه...

ادامه شعر
امید کیانی

تو را دارم به جای هر کس و چیز من از کل وجودم دوست دوستت

ادامه شعر
نصرت اله صفی زاده

نَفَسَم را نَفَست بُرد به تاراج ولی چو بیایی به بَرَم ، باز نَفَس میگیرم

ادامه شعر
امید کیانی

درونِ فالِ فنجانم تو را دیدم که می‌رقصی میانِ دلبران دلبر ز هر دلبر تو بی‌نقصی

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

قهوه راباسم چشمانت تو قاطی کرده‌ای در زمان مرگ فهمیدم که‌مرگم کارتوست ----------- شکستی قلب شاعر را چه می‌خواهی تو از جانم مگر جز عاشقی کردن گناه دیگری‌کردم ------ باعث‌مرگم شدی من باز هم می بخشمت...

ادامه شعر
الی مطلق

پروانه ی من پر زد و از پیله رها شد در من نفسی مانده که آرام ندارد … الی مطلق

ادامه شعر
پروانه آجورلو

در کویر سینه ام نهری روان گشت از غمت من دوباره بی کسم در این در و دشت از غمت

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا