از شاه شاهان ناصرالدین شاه چه کرد
سال به سالی فکر پخت آشی کرد
که هر سالی چنان نظری بداد آش
از صدایش کوه بترسید دل بشد تاب
از کسانی دور شاه،همه چون فکر ریا
دست به دست هم شدند و نظری به پا
هرکسی آشی بدو ، نظری فرستاد
کاسه ای پر اشرفی را پس فرستاد
هر کسی را آش آن بیشتر رسید
کاسه اش بزرگتر و آهی کشید
هر کسی را از کسی کینه بدوخت
از آش شاه بدو بداد و خانه بسوخت
هرکسی را بد رسیدش چون زیاد
گفتش تو را آشی پزم روغن زیاد
هر مثالی که چه داستان ها که داشت
در قلب و وجودش اتفاق هایی بداشت
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
حفیظ (بستا) پور حفیظ 20 شهریور 1402 06:07
درودها جناب نظری