دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

روز محشر

ارسال شده در تاریخ : 01 اردیبهشت 1403 | شماره ثبت : H9429031

«روز محشر»

دوش دیدم که روز محشر بود
دل خونین و دیده ها تر بود

هر کسی نامه ای به دستش بود
نیک و بدها چو ثبت دفتر بود

سیرت آدمی نمایان بود
دیدن سینه ها میسر بود

ذات آدم چو چهره بود عریان
آن یکی گرگ و دیگری خر بود

همه عریان چو کوله ها خالی
این یکی زان یکی که بدتر بود

شیون و ناله ی فراوان بود
صورت آدمی چو اخگر بود

شعله ی آهِ دل فروزان بود
دیگر آنجا نه صحبت از زر بود

سنگ میزان دیو جان سنگین
روز انصاف و داد رهبر بود

همه با هم جهنمی گشتند
چهره ها تیره و مکّدر بود

«مخلص صادقا» رسد آن روز
شام تاری زمان محشر بود

جمعه99/6/14

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 35 نفر 67 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /02/ 1403)   | شهناز عیدی وندی (01 /02/ 1403)   | محمدهادی صادقی (02 /02/ 1403)   | محمود فتحی (02 /02/ 1403)   | alireza shokouhiyan (03 /02/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /02/ 1403)  شهناز عیدی وندی (01 /02/ 1403)  alireza shokouhiyan (03 /02/ 1403)  
تعداد آرا :3


نظر 3

  • امیر عاجلو   01 اردیبهشت 1403 09:22

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

  • محمود فتحی   02 اردیبهشت 1403 19:42

    درود جناب صادقی بزرگوار

    انسان حیوان ناطقیست گاهی از گرگ ببر شیر درنده تراست

    سپاس که درمتن شعرهمه اینها نهفته است بدرستی بیان کردید

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا