«مسیر عشق»
ای تیغ بُران سر بریدن کار ما نیست
جلّاد بی رحمی شدن معیار ما نیست
دُردانه ی دل را مکن غمگین ز کینه
جز گوهر دُردانه در بازار ما نیست
این جام دل پُر می شود از باده ی عشق
در گوشه ی میخانه جز اسرار ما نیست
خورشیدِ جان تابان شود در ظلمت شب
ظلمت در آن شام سیاه و تار ما نیست
جز گل نروید در گلستانِ دل ما
خاری کنار گل در این گلزار ما نیست
باید چراغ عقل ما گردد فروزان
احساس قلب آدمی مختار ما نیست
هرگز نباید همسفر با دیو جان شد
دیو درون ما که هرگز یار ما نیست
کردار نیک و گفته های ما چه زیباست
جز نیکی و خوبی در این پندار ما نیست
شاید بسوزد دل ز رفتار غریبی
هر کس که آتش زد به دل دلدار ما نیست
ای «مخلص صادق» بنوش از باده ی عشق
جز این مسیر عاشقی رفتار ما نیست
چهارشنبه
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 04 فروردین 1403 07:40
!درود
محمدهادی صادقی 04 فروردین 1403 18:18
درود
محمود فتحی 04 فروردین 1403 21:49
سلام درود