ثبات فقط از آن خداست

ما و زندگی ما و همه چیز در حال دوران و چرخش های تکراری است و تنها زمانی تکرار چرخه های زندگی تمام می شود که ما بیاموزیم ؛ یعنی مانند دانش آموزی که هر سال درس میخواند و می آموزد؛ ماهم باید یاد بگیریم و بیاموزیم و نتیجه کار برای پدرو مادرمان مهم است نه مراحل تحصیل
و اما اگر خوب درس هایمان را نیاموزیم و درک نکنیم ؛ بی شک مردود میشویم و دوباره مجبوریم آن درس ها را بخوانیم و در فواصل متعدد دوباره تجربه کنیم.
دایره ای را در نظر بگیرید.
وقتی یک دایره رسم میکنید اگر نقطه شروع را به نقطه شروع خود وصل نکنید. (یعنی برای مثال نقطه a را باید به همان a وصل کنید ) و اگر وصل نکنید ؛ بی شک دایره ما از مسیر اصلی خود خارج می شود و بزرگ و بزرگتر میشود ؛ اما به نقطه آغاز خود نمی رسد و دایره ترسیم نمیشود . فقط چرخش و دورانی تکراری صورت میپذیرد و تا بی نهایت هم می تواند امتداد یابد.
چرخه های تکراری زندگی هم همین است
زمانی که ما درس هایمان را خوب یادنگیریم و درک نکنیم هیچوقت این چرخه ها تمامی ندارند و البته که به نقطه اصلی و شروع خود یعنی همان نقطه ی اول و شروع دایره نمی رسند.
اگر بخواهیم به خدا شکلی بدهیم؛ بی شک بهترین شکلی که میتواند او را در ذهن کوچک ما تفهمیم کند؛ دایره است
اول و آخِر
یعنی سرآغاز و سرانجام به هم وصل است
یعنی سرآغاز همان پایان است و پایان همان سرآغاز
مبدا و مقصد یکیست
دایره نقطه اول و پایان ندارد
یعنی زمانی که رسم می شود اول و اخر به هم می رسند
و نقطه اول دایره یعنی او
و خط دایره یعنی ما که از او به وجود آمده ایم و ترسیم شدیم
پس ما از اوییم
و نقطه آخر دایره یعنی
به سوی او باز می گردیم.
زندگی ما هم دایره ای بیش نیست
همیشه در حال چرخش هستیم
مانند چرخش فصل ها
پس هیچ چیز ثبات ندارد
جمله ی جادویی این نیز بگذرد؛ بر همین موضوع متغیر بودن لحظه ها دلالت دارد
پس چرا تعصب به وجود می آید؟
مگر همه چیز گذرا و متغیر نیست
حتی ظاهر ما هم در حال تغییر است و تغییرات فیزیکی پدیده ها بی شک برای همه قابل درک است.
پس چرا آدمها به خاطر تعصب هایشان به جان هم می افتند؟؟!
مگر چه چیز در این دنیای نسبی ثبات دارد
که قرار است حرف دیروز من یا عمل امروز تو ثبات داشته باشد؟؟!
همه فرصت تغییر دارند
هیچ آدم بدی مطلقا بد نیست
و هیچ آدم خوبی مطلقا خوب نیست
مطلق بودن از آن خداست
پس برچسب ها را از روی هم بردارید
تعصب ها را کنار بگذارید
به هم فرصت تغییر و رشد بدهید. بگذارید همه درس هایشان را آنطور که خود پذیرفته اند و درک می کنند ؛ امتحان دهند.

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 91 نفر 139 بار خواندند
محمد مولوی (19 /10/ 1400)   | فائزه اکرمی (08 /04/ 1401)   | موسی شریفی (26 /12/ 1401)   |

نظر 1

  • موسی شریفی   26 اسفند 1401 20:40

    سلام و درود
    مصداق نظریه تناسخ یه جورایی
    که اینقدر این سیکل روح در بدن دیگر ادامه پیدا می کنند
    تا دست آخر به یگانگی برسیم

    جملات اخرتون هم دقیقا
    میگه به هیچ انسانی مثل دیروز نگاه نباید کرد

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا