او رهگذر عشق ومن خاک رهش پویم
هر قبله کند حاجت من رو به همان سویم
گرداب سکوتم من ذکری ز لبش گویم
هر دیده کند عاشق من نیز بدان رویم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
-
محمد رضا درویش زاده 25 دی 1399 08:44
هزاران درود بر استاد فاتح گرانقدر بسیار زیبا رفیق ادیب و هنرمندم
-
بهنام حیدری فخر 25 دی 1399 12:20
درود بر شما جناب استاد فتح اله زاده ادیب و شاعر ارجمند و فرهیخته
باغ اشعارتان پرفروغ و گل فشان باد
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
-
maryam zallaghi
-
یاسر فرازیمقدم
-
محمد مهدی نصرزاده
نقد 1
مهرداد مانا 01 بهمن 1399 11:02
سلام دوست بزرگوارم
قسمت این بود که اولین نقد را برای شما بنویسم ، چون درخواست گزینه ی نقد را به این معنا میدانم که شاعر تمایل به این دارد که از نقطه نظرات دیگران در باب اثری که ارسال میکند باخبر شود ، که به مساعی همین اشتراک دانسته ها در کار خود طریق ترقی را پی بگیرد . و اما کار شما را خواندم ، از نظر لوکیشن کار تا حدودی به آثار مرحوم کارو شباهت داشت . با این تفاوت که آن بزرگوار اغلب منتقدی ضد کاپیتال و از طرفداران سوسیالیسم بود و محتوای درونی آثارش را اعتراض به نابرابریهای اجتماعی تشکیل میداد . ولی شما از بعد فردیت حرف زده اید و دردتان یک درد شخصی ست ( یعنی بعد اجتماعی آن برجسته نیست ) اما شباهت کار ، در واقع معلول نگرش آبسوردیت شماست که به کتابهای آن مرحوم شباهت داشت ، از اینرو باید بگویم به رغم اینکه در شعر شما کمتر به صور و صناعات تخیل برخورد کردم ، اما در القای حس دردی که از آن گله مند هستید ، بسیار موفق عمل کردید .. و اما بعد برای بهتر شدن کارتان باید به هارمونی گفتار در شعر بیشتر توجه کنید ، مثلا وقتی شعر به زبان امروزی ست ، لزومی ندارد از فارسی دری وام گرفت و بهتر آن بود از نظر حقیر که به جای حرف "گر" از همان "اگر" استفاده میکردید ...
ممنون از تحملتان
مانا ، تبریز ۲۹ دی ۹۹