- شاعران
- افسانه نجفی
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی افسانه نجفی
جنسیت | زن |
تاریخ تولد | 30 /05/ 1365 |
کشور | ایران |
شهر | بدون اطلاعات |
بیوگرافی | بدون اطلاعات |
_اگر می دانستند؛
دلتنگی
چه به روز آدم می آورد
شاید کمتر زخم می زدند
آن هم با نیشتر حرف های مفت!
_به اشتباه خیال کردیم؛
هر که دم از احساس می زند
آدم است!
_این شهر پُر شده از مترسک های آدم نما!
گنجشک ها...
_پریچهره ای می رسد؛
از خسته های راهی دراز...
_و تو اگر عاشق نباشی؛
هرگز نخواهی فهمید
میان این آمدن
چه حالی می شود دل آدم
تا عزیزش از راه برسد!
_دلقک ِساعت دیوار
تازه هوس لوده بازی می کند!
_و جاده ها گ...
_از وقتی
تو رفته ای
من اعتقادم را
از دست داده ام!
_حتی به مرگ...
_حتی به قلبی
که بی دلیل
ناجوانمردانه
در دوزخ سینه
می تپد...
_در دل تاریک دهلیز ها
به دنبال تو؛
باید گشت!!!...
_گربه ی تخس زهدشان
چنگ کشیده پشت چنگ؛
به پاک ِ شیشه های باورم!
_زلال را شکسته اند و غم نمی خورند!
به ساحل دَرَک رسیده ام ز درد:
_آی خدا !بگو ز دست ناجیان تو!
کجا روم؟!
کجا شود پناه اَمن آخرم؟!...
_من سراغش را
مدام
می گرفتم
از حضرت حافظ!
_اما او
به محض ِ آفتابی شدن؛
برای من!
از منطق
حرف می زد...
_آفتاب ِِسوخته بود!
دیگر
به آسمان ِدلم
نمی آمد......