تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
یزدان  ماماهانی

پــروانــه بـه مـن " گِـرد گـلـی ، پـر زدن " آمـوخـت گل هم بـشکفـت ، رایحـۀ خـوش به مـن آمـوخـت مـیــخِ مَــتِــه بـا ضـربــه فــرو رفـت دل سـنـگـی : بشکسته و خُـرد کـرده و پـودر ؛ بت شکن آموخت در د...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«خواب پریشان» خواب در چشمان من دیشب پریشان حال بود مرغ دل گریان میان نیمه شب بی بال بود خنجری بغض گلویم را به سختی می فشرد گوشه ی کاشانه ی دل غم خموش و لال بود گیسوان دخترک را باد با خود بُرده...

ادامه شعر
abolfazl zaarei

می روم خندان به سوی کوهها در حریر برفِ خود خوش خفته اند از تمام غصه ها و سوز ها رَه به سمتِ بی خیالی جُسته اند می روم بالا برای فتح کوه سینه کش تا سوی نوکهای دریغ فتحِ غم پایان شور و التهاب...

ادامه شعر
ابراهیم جلالی نژاد

بنام خدا (زمستان) پائیزِ دل انگیز ، همی رفته خرامان آن دفترِ الوانِ خزان ، آمده پایان این موسمِ بارانی وبرف و یخ و سرما دارد خبر از فصلِ سپیدی و زمستان (نژاد - دی ماه ۱۴۰۲)...

ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

عاشق شدن برای تو کاری محال نیست چون فرصتی که عشق بباری محال نیست چون مثل ابرها که مست سخاوتند در قلب تو ترانه‌ی جاری محال نیست مانند ابر مهر خودت را نثار کن این کار از وجود بهاری محال نیست یعنی که...

ادامه شعر
یزدان  ماماهانی

با تنـد و شـتاب چو بـرق و بـاد ؛ پـیشـاپیـش بــاز گــاه‌ شــمــار مــژده بــداد ؛ پـیشـاپـیـش بـرگی زد و قـرعـه به " دی " افـتاد ، اکنـون : " یلدا " بـه همـه خـجـستـه باد ؛ پـیشـاپـیش یزدان_ماماهان...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

خورشید که خوابید و شب از راه رسید گل بوسه ای از لبان تو خواهم چید پاییز گذشت و شب یلدا شده است سی ثانیه بیشتر تو را خواهم دید #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۳۰ آذر ۱۴۰۲ رباعی۲ این عشق چه بوده حاصلش ...

ادامه شعر
افسانه ضیایی جویباری

افسوس که فروختند غیرت را به خاک غریب انگار مشت ها قرص سکوت خورده اند #افسانه_ضیایی_جویباری

ادامه شعر
کیوان هایلی

شب یلدا، خونه ی ما تو که بودی، منم تنها چه شبی بود، اون شبِ ما کرسی داشتیم، بی مهابا روی کرسی سر سفره، بی تمنا می چیدیدم آجیل و میوه با مُسما میزدیم گپ، از همه جا صحبت از قیمت آجیل بود و سرما قصه داش...

ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

عاشقان رنگ شب عید است یلدا زرد و مجنون شاخه ی بید است یلدا با وجودش شادمان فرخنده امشب مهربان سرشار امید است یلدا یاد آئین هزاران ساله ی ما یادگار جشن جمشید است یلدا چهره اش در فال حافظ شاد اما در...

ادامه شعر
احمد  عرشی

تظاهر می کنی دوستم داری! گاهی... از تظاهر هایت می‌ترسم! جای اینکه به رنجم می‌ترسم انسان بودنت را هم تظاهر کرده باشی!؟...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

《گفتم ، گفتا》 گفتم برای رنج دلم راه چاره چیست؟ گفتا مخور تو غم که جهان را فقط دَمیست گفتم که در قفس شده مرغ دلم اسیر گفتا اسیر غم نشوی دام بی کسیست گفتم چراغ خانه ی دل می شود خموش گفتا ز بعد ظلم...

ادامه شعر
محمد جواد علی نژاد

زشرح حدیث عقل وجنون دلم آکنده شد به عشق مجنون همی مجنون مست شد بی قرار دل لیلی سرمست شد بی قرار لبریزشد چشم وعقل بی قرار واهمه ننمود زاختیار بی قرار عقل مح...

ادامه شعر
نازنین بیداد

نمیدانم درمیان این افراد چه میکنم، اینانکه عقایدشان سرشوزنی به من شباهت ندارد وجز خز عبلات چیزی برای گفتن ندارند ، بله بنده از محفل های خانوادگی بیزارم.......

ادامه شعر
محمدمحسن خادم پور

تا مرا اندازه میگیری به خود من توام ، نی اصل خود غافلت دیدم ، که زیبا میکشی آشکارا سخت پنهان  نقشِ صورت ، درکِ سیرتهای من را مثلِ خود شاید اکنون نیز من مانند تو آنچه گفتم بافتم از رشته ...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

《پرواز عاشق》 وقتی تو رفتی مادرم دنیا به پیشم تار شد خونین جگر شد این دلم چشم رُخ من زار شد این شام تارم را دگر خورشید تابانی نبود آتش زدی در خرمن جانم ، دلم بیمار شد بعد از تو این پاییز من دیگ...

ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

نه از غصه‌ی دیگران غافلم! نه شادی فراوان شده در دلم! تب دردها در وجود من است که اندوه‌ دل‌ها شده مشکلم! ولی با وجود همین دردها حضور حقیقت شده شاملم! حضور حقیقت که جان مرا سفر می‌برد تا شب محفلم...

ادامه شعر
سامان صالحی س سکوت

افتاده در خیال درختی که تلخ خاطره ای است عریان پاییز را در آغوش خاک

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم رب الغفار المذنبین #رباعی - شماره ۸۹ امید التجاء به پیشگاه حضرت ولیعصر (روحی لتراب مقدمه الفداء) ای نور خدایی که ز ما پنهانی خود حال مرا تو به ز من می دانی بدکار و سیه نامه ام و دارم امید کز این...

ادامه شعر
محمد مولوی

ممنوعه : شاعرِ ممنوعهِ ، شعرش ممنوعهِ ، اعتراض ممنوعه گاهی یک بیت شعر هم شاعرش را به بند می کشد ! محمد مولوی

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا