گویند که می رسی ز راه آدینه دل می بری از ما به نگاه آدینه ما منتظریم تا بیایی ، بکنی روشن دل ما به نور ماه آدینه ...

۱ در خاکِ دلم تنفّری نکّارید دست از سرِ ناامیدِ من بردارید کافی‌ست برای چیرگیدن بر من یک‌آینه در برابرم بگذارید □ ۲ جان‌سوخته در دوزخِ آشوب شدم افروخته‌‌ از یک‌تنِ مصلوب شدم نابودیِ من نیز به دستِ خو...

بی خانه ی آباد، که ایمان نشود آبادیِ ایمان، که به دزدان نشود گر خانه آباد زِ ایمان طلب است هشدار که با ضربتِ زندان نشود ( مقصود )...

ویرانه تر از شهر بمم می دانی؟ اندوه تمام عالمم می دانی ؟ نعشی که به روی دست خود جا ماندم مرگ است دم و بازدمم می دانی ؟ #الی_مطلق ...

هرگاه زنان را به سَرا پَرده کنند زنجیر به پا وُ، همه را بَرده کنند بی زن نتوان، ملکِ دل آباد نمود گر بین دل وُ دلبرِ جان، نَرده کنند ( مقصود ) ...

ای آنکه خدای خطّ و مط اینجائی؟! ای صاحب دین بی غلط اینجائی؟! با اینهمه پتّ و مت چرا با ما پس؟! از عالم بی وسط فقط اینجائی؟! با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

بسم الله النور علی نور صلوات بر چهارده معصوم (علیهم السلام) بر نور اساس خلق سرمد صلوات در جلوه دلربای احمد صلوات آمد به زمین تجسم رحمت حق بر دولت حضرت محمد صلوات *** بر شیر خدا وصی احمد (ص) صلوات بر...

به مناسبت سالروز میلاد کریم اهل بیت #امام_حسن_مجتبی(ع) امشب به جهان نور خدا آمده است دُردانه ای از آل عبا(ع) آمده است شد نیمه ی ماهِ رمضان،مژده دهید! میلاد امام مجتبی(ع) آمده است #جواد_امیرحسینی(م...

گفتا رمضان و روزه ام کالا نی بی روزه ولی دعایمان بالا نی گفتم که اگر پیاله ام خالی شد یک روز بگیرمش ولی حالا نی با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

۱) در حسرتِ دیدار تو سرگردانم از عالم و آدم همه رو گردانم عید آمد و از تو خبری نیست هنوز تا سالِ دگر منتظرت می مانم ۲) گفتند که مردی، چه نامردی عشق! در دام کشاندیم و رها کردی عشق یکباره تمام هس...

کی می شود انتظار را درک کنیم مفهوم خوش ِ قرار را درک کنیم از پنجره ی بهار، هنگامه ی گل در کوچه ی عشق، یار را درک کنیم ...

آدمی را گر زعشق دچار، آدم ست ورنه حیوان ز هر آدمی برتر است . چه خاصیت عقل را، جز عاشقی که هرکس عاشق نباشد خر است . گر معشوقی ناسازگارت در بر است شهد شیدایی، زعسل شیرین تر ست . عشق را همتا باشد ختم ...

بسم رب المنزًل القرآن ضیافت عشق آمد رمضان و دوستان وعده دهید بر آن که ز اژدهایی معده رهید در بزم و ضیافتی که بر پا است به صبر از عشق و محبت خدا بهره برید   غبار دستگاه حسینی- مهدی رستگاری بیست و نهم...

یک بوسه به رسم عید نوروزم دِه ای دوست بشارتی دل افروزم دِه ای جلوه گرِ بهار رویایی عشق در سالِ جدید بختِ پیروزم دِه 29 اسفند 1401 ...

گر توی بهشتی به دمی آهش کن گر اهل کنشتی به دلش آتش کن چون جام جهان جام و جمش جاری شد یک جام لبالب طلب از کامش کن با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

لب بـر لب ِ نازدارِ هـر غنـچه گرفت بر شاخه پرید و شهد آلوچه گرفت سرمـست بهار بود و در عالـَم خـود یک بوسه از عندلیب قالیچه گرفت شاعر : مسعود بافقی زاده وقتش شـده تا رخـوت و بـوران برود آن یوسف ...

ما منتظریم، چشم بر احسانت در محفل عشق، کوچه ی رندانت کی می آیی مست کنی این همه را با آب حیات ، جمعه، در دستانت ...

من ضربدرتو میشودعمری سعادت منهای تواین زندگی یعنی حماقت تقسیم برتومیشود داروندارم اماتوبااویی واین یعنی سیاست...

شش شب به امید، شمع می افروزم پروانه شدن، به عشق، می آموزم شبهای قشنگ جمعه، تا صبح به شوق در آتش انتظارتان می سوزم ...

تا عشق، نبینی و ندانی که چه هست؟ با خطّ و خیالات نخوانی که چه هست آن، جامِ جهان بینِ جمال است به جان بی عشق ندانی که جوانی به چه هست ( مقصود ) ...