تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
عزیز حسینی

نور چشم من کجایی؟ ماه تمام می‌شود، اشک‌های کوچه‌ها خشک شدند. گل‌ها دیگر بو و رنگی ندارند، تو کجایی...؟! تو کجایی که بهار نمی‌آید؟ در سکوت تاریک، صدای پایان می‌آید، خستگی در دل هر باران می‌پوسید باد ب...

ادامه شعر
حشمت‌الله  محمدی

دردم از یارست و از اغیار نیست هیچ گُل را بی‌نصیب از خار نیست ???????????????????????????????????? ماه من گشتی ، بمان بر بام من ! غیر کویت ،آشیان ،انگار نیست ???????????????????????????????????? کی ...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

نمِ بارانُ کوچه یِ بهارنارنج عابری رد شد عطری در هوا پیچید خاطره ای جوانه زد. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
رضا اشرفی

عشق ها با صبر معلوم میشود صبور باش عشق ها با صبر افزون میشود صبور باش عشق با آسانی آسان میرود ای یار من عشق با سختی بدست اید ارجمند میشود ای یار من عشق امیدی است که دل را هردم افسون میکند عشق درد...

ادامه شعر
سعید نادمی

عشق پشیمان شده چَشمان تو گوید غم پنهان شده‌ات را خواهم شنَوَم آن غم کتمان شده‌ات را مژگان بلندت نگذارد که ببینم چشمان گرفتار و به زندان شده‌ات را چون لحظه ی مرگ است ، زمانی که ببینم چشمان پر از...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_کنار تو؛ می نشینم با بغض... _برخیز! چمدانت را برایت آورده ام؛ از پستوی خانه! _آرزوها بر سر راه منتظرند... _خواب تا کی؟! _سنگ سرد است برخیز؛ دلگرمم کن......

ادامه شعر
امین  غلامی

در سرم فکر تو بود. که مرا خوابم برد. و تو پیدایت شد. مثل ان لحظه اول که نگاهت کردم. همان قدر قشنگ. به همان شیرینی. با همان لبخندت. که دگر باره ربودی قلبم. طرح لبخند تو بدجور دلم را لرزاند. و چ...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

حال دلم خراب و آتش عشقت خراب تر،، اشکم چو سیلاب و چشمم سراب تر امشب بیا و سرزده احوال ما بپرس،،، کنج خرابه به دیدن این شوریده ملال تر، آتش زدی به خرمن دلم و نظاره میکنی این قلب شکسته، ز...

ادامه شعر
حسن سهرابی

چه سازم که سوی تو راهی ندارم کجایی که جز تو پناهی ندارم چگونه کشم بار هجرت چو کوهی که من طاقت برگ کاهی ندارم حسن سهرابی...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف رسم وفاداری تضمین غزل شماره ۱۲۰ - دیوان حافظ شیرازی اگر چه دلبرم در سینه قلبی مهربان دارد به تندی کردنش همواره با من سر گران دارد 《جوابش تلخ و پنداری شکر زیر زبان دارد》 《بتی دارم که گرد ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_پیراهن به پیراهن تمدید کرده ام بوی تو را! هر روز... _دلتنگیم؛ داغ است هنوز! بیا و در دامن یک دیوانه مستانه بسوز...

ادامه شعر
افشین آریانا

دلم برای تو ای یار مهربان تنگ است علاقه ام به تو ای دوست پاک و بیرنگ است مرا به روی تو هرلحظه میل دیداراست مرا به کوی تو هرروز قصد وآهنگ است مثال روی من و تو چو ابر و خندۀ باغ حدیث قلب من و تو ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

تک شاعری که سر زد از او خنده‌های عشق اینک فتاده روی زمین زیر پای عشق دستم زهوش رفته کنون درخطاب تو دستم بگیر و زنده بکن با صدای عشق...

ادامه شعر
حسن سهرابی

دلخوش به شعر بودم و جا ماندم از خودم تا اینکه دور دور شدم کم کم از خودم در آینه چه دیده‌ام این سال‌ها به جز تصویر تار و تیره‌تر و مبهم از خودم پای تو جان گذاشتم و دل گذاشتم تا اینکه ساختم غزلی محکم ...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«عشوه ی گل» گل عشوه مکن که آتش جان شده ای آوای خوش مرغ هَزاران شده ای چون باد صبا وزد به گیسوی پریش با زلف پریشان شده رقصان شده ای آتش زده ای به خرمنم وقت سحر در شام دلم ماه فروزان شده ای گرم...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_با توام!!! _تو سنگ ها را بیشتر دوست داری یا آدم ها را؟! _به گمان من؛ تو سنگ ها را... _نه! آدم های زیر سنگ ها را... _سنگ شوم؛ مرا خواهی خواست؟! _نکند این بار؛ بگویی آدم ها را......

ادامه شعر
آگرین یوسفی

دلتنگت بودم از تو گفتم ندیده عاشقت شد بیچاره من #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
منوچهر کشاورز

نیکی، که خود زاده ی عشق گوهر است گوهر، که عشق منو ،نیکی که عشق گوهر است این قائده بر جاست که فرزند عشق است این عشق ز خلوص است که چنین شعله ور است منت نهادی بر این بنده ناچیز عشقی به مادادی که ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

صدبار دل را لعنت فرستادم؛امشب بی تو به بغض غریبی معتادم؛امشب کاش آرام بمیرد قلب این آدم؛امشب

ادامه شعر
رضا ناظری

من از تو تنی تب دارِ و عریان نمیخواهم برای کویر تشنه هوس، باران نمیخواهم من از تو پیچ و تاب گرم بدنت را نمیخواهم کمی از سرزمین مقدّس تنت را نمیخواهم من از لبان سرخ تو طعم شراب نمیخواهم از چشم های ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا