تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
اکبر توفیق ریحانی

تمام دردهایه دنیا با دل من آشناست دل من همچو صوفی از خوشی های دنیا جداست دل من.دلیل تمام بی کسی هاودردهایم دل من بی تو قطعا که بی هواست پایان دردهایه من کجا و کی است و حس میکنم که دردها...

ادامه شعر
طارق خراسانی

دلم تنگ است بانو، بی قرار است دلم را زد خـزان، فکـرِ بهار است دلـــم از درد، دریـای سـیـه شــد شمارم غـم؟ خدا را بی شمار است دلـم تنــگ است بانـو، دیـدگـانم ازآنروزی که رفتی سـوگوار است از...

ادامه شعر
عباس خوش عمل کاشانی

کیست ماننــد تـــــو هنگام غـــریبــی یارم ای که از جان خــودم دوست ترت می دارم یـادگار تــــو و یـاد تــــو و یــادآور تــــو هـر کجا هست عزیز است چو جان بسیارم وقت آن است کـــه دل بر سر راهت...

ادامه شعر
عبداله رشیدی

ای دیدارتان ، سبب شمارش لحظه هایم ای سیمایتان ، سبب آرامش گونه هایم ای قامتتان ، به سان سروهای خرامان ای نامتان ، سبب افتخار به داشته هایم...

ادامه شعر
منوچهر منوچهری(بیدل)

امید جان هوایت میکند دل شب هجران تو مارا چه حاصل بکویت آیم و از نرگس راه بیاد روی تو میگیرم ای ماه به یاد چشم شوخ ناوک انداز به یاد روی تو ای ماه تناز درآن چشمت مرا میخانه ای هست که صد عاقل ...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

مـردانـه پـا بـردار حتّی اگر خواهی رَوی بر دار هـر روز انسانیّتِ خـود را شکـوفـا کـن! بر نفسِ خـر، دیوار شو دیوار جو را نبین خروار ...

ادامه شعر
محمدرضا حلاج

نفس بانو ، نفس اندر نفس در خاطرم هستی تمام لحظه هایم گرم ، از گرمای یاد توست کجایی گنج آرامش؟؟؟ کجایی مهر بی پایان؟؟؟ دگر دل را امیدی نیست ، بر پایان تنهایی همیشه یاد تو در خاطرم ، خ...

ادامه شعر
طارق خراسانی

مثل دریاچه ی ارومیه، حال و روزم چنان مناسب نیست چه کند این دل وفادارم؟ بوسه ای کودکانه کاسب نیست از حقوق بشر بیا بگذر...، جبهه بودم، جنایتی دیدم صحنه هایی که گفتنش امروز، نازنینم زیاد جالب نیست ...

ادامه شعر
عباس خوش عمل کاشانی

غــــــزل بــا نامــــت آغازی دگر داشت شکـوهـی دیگـــر و رازی دگــــر داشت سیـه مستـــــــان چشــم فتنــــه کوشت نگـاه دل بــــــرانـــــدازی دگــر داشت لبت بـــا بــــوســـــه ای احیــاگـــر ...

ادامه شعر
عباس خوش عمل کاشانی

عشــــق تا پنجره وا کرد بـــه روی دل من عطـــر صد خاطره گل کرد به بوی دل من به نمـــازی شـرف آموز سحر قامت بست تا شد از چشمه ی خورشید وضوی دل من پا بـــه پای همـــه رنــــــدان خمارآلوده عشقِ...

ادامه شعر
طارق خراسانی

سوگند نامه خدایا...، به ذراتِ عالم قسم به آن اشرفِ خِلقَت، آدم قسم به "نوترینو" هایی که پیغمبرند به عالم... پیام تو را می بَرند به "نترون"، "کوارک" و به ذاتِ خودت به "لپتون...

ادامه شعر
نرگس  دوست

اسم مرا می توانی ازنام گلی بشناسی که هر زمستان زن زیبایی را در پیراهنش صدا می کند! صدا در برف آب می شود! و بهار را برگ برگ در آغوش تو می ریزد!!...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

در بـهـاران لالـــــه ی اردیبـهشت ائـل گؤلی را کـــرده مانند بهشت آری ایـنـجا عشق جـولان می کنـد می توان گل های رنگارنگ کشت می توان در صفحـه ی گلبـرگ ها بـر خـدای عاشقان احسن ...

ادامه شعر
حامد  زرین قلمی

غــمِ دل دارم و دانم که غــم آباد ، تویی مَبَر از یاد مــرا ای که مــرا یاد ، تویی شادی از مهر و وفا آید و تـنها صَنمی کز جفا هم بکند خاطر من شاد ، تویی ظلمات است در این ورطه و شمعی که هنوز ...

ادامه شعر
محمدرضا حلاج

نفس بانو نفس اندر نفس در خاطرم هستی نگاه مهربانت را به دنیای دلم بستی ولی ای کاش می شد تا که در آغوش شیرینت در این دنیای رویایی به یک دم می کشیدم آخرین دم را و از دل می زدودم غصه و غم ر...

ادامه شعر
نرگس  دوست

می ترسم وقتی تو و عریانی ماه را در حوض ببینم سرم بالای دار باشد!!

ادامه شعر
مهناز چالاکی

هرنیمه شب آسمان را به زمین می کشم پلک ماه را می بندم چشمهایت را می بوسم تجسم می کنم شکوه اندامت را درچارچوب در بدون این که تورا از دستان زنی بدزدم در آغوش می گیرم آه........ای هوای تنه...

ادامه شعر
سید محمد  میرسلیمانی بافقی

ولادت مولای متقیان وروزپدر مبارک باد " زلف" زلف را تا وا کنی، لب هم بغل وا می کند گونه های مست تو ،کم کم بغل وا می کند حالت چشمت که می آید به استقبال من لرزه های سی...

ادامه شعر
محمد اخباری

چه ساده ‏، و چه پیچیده میشود از حسی گنگ، حرفها زد ، واژه ها چید ، و کلام را بستوه آورد. حسی گنگ ، که بوی کهنگی اش . ...

ادامه شعر
محمدرضا حلاج

عزیز من تو بیایی ، شبم چراغانیست برای دیدن چشمت ، نگاه بارانیست نیامدی به سرایم ، مگر پریشانی ؟؟؟ چه جای شکوه ، به خوابم بیا به مهمانی تو میهمان شب و خوابهای گنگ منی بخواب دلبر خوبم ، گل ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا