تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سمانه تیموریان (آسمان)

با شعر مرا بردند تا عمق شبی محزون تا سردی احساس و تا خون دل مجنون از دست دلت ای زن تا کی غم و شبگردی هرشب فوران درد دنبال چه می گردی؟؟ دست از سر من بردار ای بغض پر از باران ای گیجی ب...

ادامه شعر
مهدی صادقی مود

خسته ام خسته ی علاف شدن
خسته از مضحکه ی داف شدن
خسته از شهوت عریان بشر
شب به شب مست دوتا کاف شدن

خسته ام خسته ی همرنگ شدن
خسته از گشنگی بنگ شدن
خسته از بی حسی موضعی...

ادامه شعر
آرزو حاجی خانی

لمس زیبای آفریدن بود آخرین بوسه های عریانت زنده ام باشکوه احساست تازه ازشعرهای بارانت یاد باران نرفته از اینجا قلب احساس رانشانه بگیر مثل آغوش بی سرانجامی عشق راازخودم بهانه بگیر آ...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

بؤیله آلاوولو یانیرام بیلر منیم حالیمی آغاجلاردا قورو یارپاق الین اوزن زاماندا بیردن بیره غم جالانیر آشیب داشیر سینه ده سوسماق تکجه چاره اولور دردلریمی آچاندا ایسته میرم اوزاق گئزم سندن اوزگه سو...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

هرایکی میز عاشیق اولدوق بیرگونده اوخویوردو سیغیرچین لارآغاجدا سن باخیردین گونش گئدن یوللارا باخیشلارین سوزوردو بیر یاماجدا آچیلمیشدی باغلی قالان قول قاناد دونیا قه در بویوموشدور قفسیم سؤزلر بو...

ادامه شعر
سمانه تیموریان (آسمان)

می نویسم فقط صبر کن قدر یک شعر پر غوغا در کویر سکوتی سرد در هجوم شبی یلدا توی دشت بازوهات پشت پلک سیاه شب بعد خوابی پر از هذیان توی شرجی شبی پرتب رو به دوزخی سوزان چشم قلب من باز است ...

ادامه شعر
نگار حسن زاده

دست هایت که رفت بی وقفه یک عصای سپید جاش آمد دلخوشی هام پرزدند و به جاش نام تو در کنار کاش آمد رفتی و ساک را سبک بستی حلقه و هدیه هام جاماندند از بلایی که بر سرم آمد باخبرهای قصه واماندند ...

ادامه شعر
طارق خراسانی

نوع شعر: غزل چهار پاره 1 در نگاهت ،حقیقتی پیـداست من ز چشـمَ ت دوباره افتادم ناجـــی روز هـای سـخت تو سـاده اکنـون... کنـاره افتادم 2 کـاخ رویـــایی تو را... دیـدم نا سـپاسی دوب...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

یوخ اعتبار بو دونیانین ایشینه یاشام بویو هم ساواش وار هم باریش سنین سئوگین جالاناندا جانیما دلی ائدیر اورگیمی بیر باخیش هردن کوسور کونلوم بوتون دونیادان غوصصه ییغیر اوز ایچینه بیر اتک هردن آی...

ادامه شعر
تبسم عبداله زاده

بیری گئدسین دئسین منیم آناما غوصصه منیم اؤرگیمده یئرسالیب غوربت سیخیر بولود کیمی گوزومو باهارفصلی یاشیللیغیم سارالیب چو لغالاییب قه هه ر منی غم منی داها گولوش دوداغیما یاراشمیر آیری دوشوب کورپ...

ادامه شعر
محمد دهقانی هلان

ای بستر جاری شده ی معدن نقره مسپار به هر برکه ی بی حوصله تن را شن ریزه ی اعماق تو آموخت به خورشید در چشمه ی الماس ، درخشنده شدن را کوتاه ترین چینه همین چینه ی باغ است درباز ترین رایحه در شیش...

ادامه شعر
کریم لقمانی سروستانی

تاکی دراین بیغوله ره باید پیاده طی کنم مردم دراین غربت بگوترک دیارش کی کنم افتاده ام مخمورومست درگوشه ی میخانه ها جانم به لب آمد کنون تنها ویارمی کنم درکوله بارم خستگی مهمان شده بردوش من ازبُن گر...

ادامه شعر
پویا نبی زاده

نفسم تازه می شود آرام در هوایی که با تو ترکیب است می روم تا به فتح چشمانت گام هایم بدون ترتیب است کوله بارم تمامِ احساسم هر قدم با سکوت در گیرم با نگاه تو زنده می مانم بی تو از زندگی خو...

ادامه شعر
نگار حسن زاده

چشم می پوشم از تمام جهان لحظه هایی که در کنار منی می روم با تو امشب از این شهر بعد از این صاحب اختیار منی سفر آغاز می شود آرام پیش تو هستم و خیالم تخت روی پیشانی ام نوشته خدا که فقط با تو می...

ادامه شعر
فاطمه  خواجویی راد

خضر چشمانت ،مسیر راه ِ رود می شود همسایه با دستان ِ آب عزم ابراهیم گشتی در شبی تا عیان شد بارگاه ِآفتاب نیمه شعبان ،شمیم ِچشم ِتو خوش معطرمی کند هر کوچه را ای که از نام خدا آکنده ای شوق باران...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا