تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
شهریار جعفری منصور

رو به زیبایی پرشور و با آرامش شاد باش و سرشار

ادامه شعر
علی فداکار

بدهکارم به خودم بس قرض گرفتم از چشما نم #چامک #علی فداکار

ادامه شعر
علی فداکار

بس؛ پریدم از بلندای خوابت ش ک س تم

ادامه شعر
کیوان هایلی

تا تو باشی، حال ما خوب است بی تو این دل، در آشوب است غم هجران می زند به جانم نیش دل به یادت همیشه محجوب است

ادامه شعر
کیوان هایلی

تک بیت غزل هایم امشب به سرم آمد از برق نگاه یار، شوقی به دلم آمد گفتم غزلی جانا در وصف کمال او مهرش به دلم افتاد، جانی به دلم آمد ...

ادامه شعر
پروانه آجورلو

دلتنگی هایت را می خرم! یکجا؛ و در حوله ای از ابر می پیچم؛ تا مبادا پای لنگ پلک دلی سنگی گوشه ی احساس لطیفت را روی طاقچه ی عادت لب پر کند بساط را جمع کن!!!...

ادامه شعر
کیوان هایلی

بی شک ز جان ما، گذر خواهی کرد از عاشقی و عشق حذر خواهی کرد پندی دهمت بشنو و بر جان بنویس بی عشق مباش، ضرر خواهی کرد ...

ادامه شعر
پروانه آجورلو

آینه؛ نبودنت را فریاد کشید چنان که خورشید در افق محو شد ساعت دیواری مدام دهن کجی می کند عقربه ها دستشان در یک کاسه است برای شکنجه... حتی پرده خنده زنان نسیم را در آغوش کشیده پچ پچ هایشان گوش فلک را ه...

ادامه شعر
کیوان هایلی

می خواهمش دیوانه وار، عاشق منم مجنون هوار لیلای خود گم کرده ام، دیگر نمی خواهم نگار فرهاد دَم دوران منم، تیشه به کوهی می زنم یابم تو را شیرین جان، آنگه کنم شادان هوار ...

ادامه شعر
سروش اسکندری

عشق یعنی : بوی نرگس را احساس کنی ... یا که ؛ هوس بوئیدن گل یاس کنی ... یا شبنم خویس را در آیینه انعکاس کنی ...

ادامه شعر
هدی حداد یامچی

چه زمستان باشد چه تابستان و چه خزان فرقی نمی کند باز هم همه چیز به بهار پیوند دارد همه چیز به انسانهای بهاری به آبسال بخشنده  به روشنایی ملایمی که نه می سوزاند و نه آب می کند نه بسی نزدیک است نه بی ا...

ادامه شعر
قاسم  لبیکی

شهر رویایی من مملو از طاق بلور طیف ها در پرواز گذران از منشور پخش در بطن فضا جلوه گر رنگ به رنگ همه جایش درخشان وقشنگ برق یاقوت و زمرد قطعات الماس سیر از کبر و غروری رخشان جلوه ماتِ پر از ...

ادامه شعر
سید مصطفی سامع

اکبرم ای اکبرم اکبر نیکو عذار جوان رعنا من اکبر با اقتدار آمده در رزمگاه شبل رسول خدا هیبت او چون علی قامت او دلربا اوست شبیه نبی اوست یل مرتضی پور حسین علیست اکبر والاتبار اکبرم ای اکبرم اکب...

ادامه شعر
سروش اسکندری

دوش در میخانه صحبت از آواز تو بود آغاز مِی و مُطرب و طَنبور گاه؛صحبت از ساز تو بود فاش شد اسرار من در حقیقت صحبت از راز تو بود #تقدیم به خانم مهربانم؛سپیده ...

ادامه شعر
شهریار جعفری منصور

اختراع کنیم بعد بگوییم کشف کردیم راز اشیا را

ادامه شعر
شیما رحمانی

پرنده؛ ناله هایش را زِ گوشِ ابر پنهان کرد ولی؛ باران حواسش بود و غم؛ در شهرِ بی دردان شده سِیلان!

ادامه شعر
پروانه آجورلو

آغوش کلامت را میپرسم تب و تاب داشتنت مرا به جنون کشانده سر مست عشقی شده ام که خماری بامدادش گرچه استخوان سوز است؛ اما نگاهش شنیدنی است و عطر صدایش؛ بوئیدنی نام تو تنها واژه ایست که مرا تا اوج رویا میب...

ادامه شعر
کیوان هایلی

بسته ام بار سفر، دیگر به پایان آمده وقت دل کندن ز دنیا بهر ما این آمده دست و دل شستم وداع کردم ندانستی دگر خط آخر، سطر آخر اینچنین آن آمده ...

ادامه شعر
مهدیه  باریکانی

من کنارت نیستم و چقدر خوش به حال آنجا خوش به حال اقاقی خوشبختی که نفست را می بوید.... ✍️مهدیه باریکانی

ادامه شعر
کیوان هایلی

هزاران بار با یادت چه صحبت ها به پا کردم نشستم در بر عکست چقدر غوغا به پا کردم کمی از عشق سخن گفتم، کمی یاد سفر کردم به یاد تو درون سینه ام آتشفشانی را به پا کردم ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا