امروزه بوسیده ایم زندگی را با گذشته ای دوان به سوی امروز برای دور زدن خورشید ونوشیدن قهوه ای که گاه سرد است وگاه تلخ گاه شیرین و گاه گرم گرم و مطبوع وحوله ای که حمام را نامزد کرده برای پیچ و...

رمضان کریم: ﮐﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾﻣﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺮﺍﻧﺪﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯه ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻥ ﮔﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﻭ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯾﯿﺪه ﻻﯼ ﻋﻠﻒ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﻭ ﭼﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﯾﺎﺱ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺵ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﮕﯽ ... کاﺵ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾﻣﺎﻥ ﺍﺯ...

شلیک شده خاطره بر روح و روان یادِ تو و پاییز بریده ست امان ای خاطره‌ی حک شده بر جانِ درخت با رهگذران بگو تو از عشقِ گران حسن سهرابی...

عاشق از رفتن می‌ترسد، منتشر شد کتاب "عاشق از رفتن می‌ترسد!" مجموعه اشعار آقای "ابراهیم اورامانی" با ترجمه‌ "سعید فلاحی" (زانا کوردستانی) و ویراستاری خانم "لیلا طیبی"، چاپ و منتشر شد. این کتاب در قطع ...

شاعر:آرزوبیرانوند چقدر خسته ام... از نقش های زندگی سیاه سفید گاه خاکستری از نگاهای سرد از دست هایی که دور می شوند از مهر حرف زدن با واژه های اواره ..که می شکنند خسته ام از نالیدن در مرداب از بالیدن د...

ب مثل بهار ل مثل لبخند ِ (طُ) الف مثل اژدها فرا رسیدن نوروز باستانی ۱۴۰۳ میلادی بر همگان مبارک و خجسته باد به امید شفای ِ تمام ِ بیماران ِ جهان...

نخستین جشنواره‌ی منطقه‌ای شعر لکی واته به کار خود پایان داد مراسم پایانی نخستین جشنواره‌ی منطقه‌ای شعر لکی واته ساعت ۱۵ روز ۱۹ اسفند ماه، در سالن همایشات اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی بروجرد برگزار شد...

زندگی همیشه سرمیز دانش و بینش مورد واکاوی قرارگرفته و خواهد گرفت و دراین خلاء، فیلسوفان و متفکران تئوکراتیک با ارائه اهدافی به معنای زندگی پرداختند: افلاطون پیشنهاد می¬کند آگاهی بدست آورید ، ارسطو تم...

آغاز این پَسْگفتار موضوعی به نام زندگی است. اصولاً و به طورحتم و قطعی نمی¬توان تعریف مطلقی از زندگی را ارائه داد چرا که درازمنه ی تاریخ و دامنه ی زبان و فرهنگِ جامعه زندگی درهرزمان و مکانی دارای آیتم ...

او گفت :چرا مرا به اینجا آورده ای؟ گفت : برای اینکه از اینجا لذت ببری، اما یادت باشد اینجا جائیست که برای به دست آوردن باید از دست بدهی ،برای کوچکترین خطا باید تاوان سنگینی پس بدهی، جایی است که شرط ک...

صبح خیلی زود هوا هنوز روشن نشده بود که به راه افتادم.اتومبیل هایی که دررفت وآمد بودند مسیر را ازسکوت بیرون می آورند.باد می وزید ودود غلیظ کامیونی که از کنارم گذشت راهمراه با گردو خاک خیابان وارد ح...

جهانم الفش را از دست داد از آن روزی که شراب را به لب های ِ سرخ ات ترجیح دادم

دنیا سرد رفتار آدما درس آسمون ِ خدا گریون ماه ِ شب چهارده پیدا به تو لعنت فرستادم به خالق آفرین گفتم بابت تمام ِ بنده های حسود و متکبر و بد ذاتش تمام ِ گله ها را خدا بیناست و چقدر آه من نزدیک به اذن خ...

به تو فکر کردم به چشمانت به قلب ِ شکسته ان به آه ِ درون ِ سینه ات به بارون به رنگین کمان به خدای آسمان به خدای زمین به آدم به حوا به بهشت به جهنم به گریه به خنده به نگاهی که به هم ریخته اش آهنگ می ش...

خواستن کوچیک بشم خدا بزرگم کرد… خواستم ببخشم بعضی ها رو خدا گفت نه پیش من جایی ندارن خواستن شکست بخورم زمین بخورم اما از زمین الله بلندم کرد به خدا گفتم اشک چشمام چند؟ گفت شاید آه ِ من،تو بسپار به من ...

صبح خیلی زود هوا هنوز روشن نشده بود که به راه افتادم.اتومبیل هایی که دررفت وآمد بودند مسیر را ازسکوت بیرون می آورند.باد می وزید ودود غلیظ کامیونی که از کنارم گذشت راهمراه با گردو خاک خیابان وارد ح...

چشمان ِ (تُ) را خدا قهوه ای آفرید تا بگوید قدرتش از قهوه در بی خواب کردن ِ من بیشتر است

ما حرفی از جناب کلمه
از حضرت واژه و فصل که متن نشد!
«پاپی»
متن به انگلیسی(text)وارتباط معنایی قابل توجه و با اهمیّتی با واژه¬ی بطن دارد. متن درلفظ به معنی نوشته، مکتوب، مضمون، موضوع،مح...

برای دیدن تو دلم تنگ شده . برای بغل کردن تو بی تا بم. گاه و بیگاه در خیا ل خودم با تو همراه می شوم گذارمان به سوی کلا رود می افتد .در همانجا .دریک نیمروز دل افروز بهاری . رود خانه ی مغرور با ام...

من یک مسافرم من با ماشین نامجهز جسم از جاده ای بنام زندگی عبور میکنم در پس پنجر ه های خیس و باران خورده ام چقدر زیباست تماشای آن درختان نوپای سرسبز که جایگزین لاشه های پیر و فرسوده اند... رنگ به ...