تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
«جنک باطل» باده پُر کن ساغرم را ، تا رود این شام تار بر مراد دل بگردد چرخه ی این روزگار پرتو حق می دمد در جان آدم هر پگاه روشنی بخش دل و جان می شود در شام تار جنگ هفتاد و دو ملّت یک غزایِ باطل......
ادامه شعرسر بسته ام و سر بسته بگویم هر لحظه، هرجاتو را در جستجویم دیوانه ام نیز میدانم دیوانه کوی توهستم ......
ادامه شعرنار آفرین گره افتاده زلفی شانه می کرد دلی سرگشته را دیوانه می کرد به عطر سیب سرخ نازنینش ترک خوده اناری دانه می کرد از انگور دو چشم سرمه سایش شرابی در ته پیمانه می کرد نمی دانم چه خواهد کرد اما......
ادامه شعرهمه میگن بهار میاد آخر انتظار میاد اما دلم به من میگه اونی که چشم به راهشم با هیچ بهاری نمیاد یک عمر که دیوانه وار میجویمش در هر بهار شاید بیابم یک نشان از صاحب چشم خمار شاید یه روزی بی خبر بیاد م......
ادامه شعرهایکو - شماره ۱۲۵ بسمه اللطیف صف بسته اند بر نعش جنگل سوداگران.. Qeued are over the corpse of the woods, the traders.. #مهدی_رستگاری دهم اردیبهشت سال یکهزار و چهارصد و سه خورشیدی بیست و هشتم آور......
ادامه شعرمقیاس میکنم دل خود را به بودنت این وصله هم قواره قلبم نمیشود من منتهای خواهشم اما تو بین راه حتی دلت به سمت دلم خم نمیشود گفتم نیا که عشق فراموشمان کند عشق حواس جمع! و آن هم نمیشود گفتم بیا که تا اتش......
ادامه شعربیثمرم کرد فلک!... (قصیده-۱۱۶) باچم و عشوه گری کور و کرم کرد فلک نزد ِهر بی سر و پا بی قَدرم کرد فلک منتظر بودم و روزی به فراغت برسم بگذشت عمر و ُولی هی بترم کرد فلک هر زمان خواستم از مهلکه بیرون......
ادامه شعر«گُم کرده راه» گم کرده ام خدا را در ظلمت شب خویش بیهوده گِرد کعبه پَر می زند دل ریش خود را نمی شناسم بیگانه باشد این دل وانگه پیِ خدایم در ظلمت شب خویش بر گِرد کعبه هر دَم پَر می زند دل من خشت......
ادامه شعر.....دل تنگ...... گاهی دلم برایت تنگ میشود گاهی از دلتنگی سنگ میشود گاهی به شوق وصل تو زندام گاهی در فراقت دلم جنگ میشود زیبا نگاری که به شوقش همه دم دم میزدم اینبار با گفتنش خدنگ میشود سیمین پری ک......
ادامه شعرمثنویهایی از من با بیان محاوره که در بستر موسیقی اجرا شدهاند. ترانهی سوم: دنیا رو بخشیدی به من با همهء سخاوتت دنیا رو بخشیدی به من حالا که مدیون تواَم، از ته دل حرفی بزن دنیا رو بخشیدی به من، ......
ادامه شعرشهر می ریزد به هم وقتی که طوفان می شوی رد پایی در حضور یک زمستان می شوی صخره ها بی طاقت و آینه ها زل می زنند زندگی در برزخ کفری که ایمان می شوی......
ادامه شعر_صبر؛ آرام آرام ریشه ی جانم را می سوزاند! _ای کاش این آغوش تو بود که مرا از نفس می انداخت......
ادامه شعرخدا را می پـرستـم از دل و جان خدا را عاشق هستم از دل و جان از این دنیای پست و فـانی و تـار بریدم من گسستـم از دل و جان رها گشتم ز مکر و حیلـت و بند زبند و قید رَستـم از دل و جان ندیدم جز تو ......
ادامه شعربه دادم نرسیدی ای باغ گل و نور به دادم نرسیدی ای عطر قلم فور به دادم نرسیدی دلداده به هر ثانیه از حال تو بودم ای خاطر مسرور به دادم نرسیدی طی شد گذر عمر من و فرصت ایام ای مقصد و منظور به دادم نرس......
ادامه شعر<<قافِ مقدس>> فهمیدماین که عهد و دعایت دروغ بود سوگند خوردنت به خدایت دروغ بود خوردی قسم که عاشقمی، ای نسیمِ مِهر ! - هوهوی عشق و حرفِ هوایت دروغ بود چشمت پرنده داشت ولی سمتِ چشمِ......
ادامه شعراندوه شیدایی چشمانت........ با صدای باران چه ترانه ای می شود! زیباتر از همیشه اشک می رقصد و شعر ناله میزند ...............................
ادامه شعرچون غزالی که به دام است پریشان شده ام در به در در طلب شاه خراسان شده ام کمتر از بچه ی آهو که نبودم بطلب ذکر یا ضامن آهوی قنوتم بطلب کاش آهوی رها از کرمت من بودم کاش صیاد ضمانت شده ات من بودم ......
ادامه شعرقانون بشر؟ سربی کلاه ؟ جهان نابرابر؟ سربی کلاه ؟ عصرتاریکیها؟ گرگان آدم نما؟ شیپور جنگ ؟ خروس بی محل؟ روباه مکار ؟ کلاغ دروغ گو ؟ قوم اهل اتیغ ؟ آوازجغد شب ؟ یلدای بی پایان ؟......
ادامه شعرمرا شیطان چشمانت به دوزخ رهنمون سازد مرا این عشق ممنوعه به آتش اندرون سازد گناه دل کبیر ست و لبم محتاج یک بوسه لب عاشق کشت آخر جهانم واژگون سازد......
ادامه شعربعد مرگم سنگ قبر مرا اینگونه تزیین نکنید قد خم نکنید به تظاهر اشک روانه خاکم نکنید با گل یاس ، یاسمن، خر زهره، شمع وارمر احاطه گردان نکنی......
ادامه شعر