نوشته های ادبی ابوالحسن انصاری (الف. رها)

ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

پدر

ابوالحسن 22/ 1 /1399 0 دیدگاه

مکتوب . پدر . درخواب گریه می کردم به نحوی که صدای هق هق گریه ام را می شنیدم . دیدم که به نزدم آمدی و لبخند می زنی. آه...حالا دیگر از غم جانکاه بر گشتم . می گویی......... با با بل...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

دشت خیال...........

ابوالحسن 23/ 1 /1399 0 دیدگاه

مکتوب.. 2 . در دشت بی کرانه ی خیال من همیشه اشعه ی خور شید حضور دارد وشور و سرور می آفریند.آسمان صاف و روشن است و زمین سبز و خرم .دشتی است مملو از شاد مانی . من از کنار رود خانه عبور می کنم.از میا...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

مهتاب من

ابوالحسن 03/ 2 /1402 0 دیدگاه

مهتاب من روزگاری برایم ، پندِ تاریخ ، به ارمغان می آوردی. مرا ، جغرافیا و جبر، می آموختی. دراین شب طولانی ، به انتظار تو نشسته ام. ازجایگاهِ بلندت به سویم فرود آی . هرگز چشم از توبر نخواهم داشت. تنها ...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

رسانه

ابوالحسن 30/ 6 /1402 0 دیدگاه

به نام حق رسانه یعنی چه؟ رسانه در زبان و ادبیات فارسی به معنی حسرت و افسوس و تأسف. اندوه و غم ،ناله و زاری می باشد... به نقل ازلغتنامه دهخدا وفرهنگ های ناظم الاطباء ، معین ،برهان ، آنندراج...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

یعغوب لیث

ابوالحسن 11/ 7 /1402 0 دیدگاه

یعغوب لیث مردی بزرگ و سرداری هوشمندو آگاه که بر بقایای خرابی های عرب وسرزمین تاریخی ایران بنای استقلال نو افکند و از سواحل هیر مند تا کنار دجله سپاهیانش سیطره ونفوذ یافته بودند .دولت عباسی سر شار ازخد...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

جشن مهرگان

ابوالحسن 13/ 7 /1402 0 دیدگاه

در ایران باستان، برگزاری جشن‌های ایرانی از اهمیت زیادی برخوردار بوده‌اند. دین مردم ایران باستان، زرتشتی بود که مهم‌ترین مفاهیم آن نکوهش بدی و پاسداشت نیکی است. بر این اساس مردم ایران باستان جشن‌های ...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

فرهنگ ایران باستان 1 ایرانیان پیوسته رفتار مسالمت آمیزوروحیه ای آشتی جویانه در برابرفرهنگ ها و نظامهای اعتقادی اقوام بیگانه داشتند. در عصر هخامنشی پارسیان برای نخستین بارازفلات ایران پارا فرات...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

فرهنگ ایران باستان 2 نظام سیاسی پارسها خواستار وحدت تمرکز سیاسی بود ووحدت در گو ناگونی و تکثر فر هنگ ها را بر نامه ی کار خویش ساخته بودند،ودر صدد تحمیل فرهنگ پارسی در سراسر قلمرو گسترده و جهانی...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

آرزو

ابوالحسن 23/ 7 /1402 0 دیدگاه

آرزو خوش ترین لحظه های صبحگاهی بود آن روز قطره های با طراوت اشک های ابر رحمت در پی هم بی امان می چکید از زیر بام آسمان بانوایی دلنشین یکریز می بارید باران محو آن بودم که چگونه شستشو می یافت...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

یاداو

ابوالحسن 26/ 9 /1402 0 دیدگاه

یاد او ........................... ای مرشد مبین ای یار بی قرین دلدار نازنین دانای ده نشین / ای پیر پارسا ای شیخ بی ریا ای عاشق خدا کاشانه ات گلین / دلواپس رها رنجور فتنه ها مجروح کینه ها ماوای مومنین ...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

جشن سده

ابوالحسن 28/ 9 /1402 0 دیدگاه

جشن سده جشن واژه ای دینی است که از زمانهای بسیار قدیم در ایران رواج داشته است.مراسم نیایش و سپاسی بود که برا یک پیروزی یا واقعه ی اجتماعی یا آسمانی که سودی برای اجتماع داشته باشد برپا می شدمردم گرد ...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

شب یلدا

ابوالحسن 28/ 9 /1402 0 دیدگاه

شب یدا همه می‌دانند که شب یلدا طولانی‌ترین شب سال است. در باور ایرانیان قدیم این شب نحس بوده است و در فرهنگ نیز دربارة نحوست آن سخن گفته شده است. در برهان قاطع آمده است که «یلدا شب اول زمستان و آخر پا...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

با اینکه برگهای دفتر زندگی من رو به اتمام است و چندان نمانده که به پایان برسد، با همه ی فراز و نشیب‌ها که در سیر آن داشتم اعم از تلخی و شیرینی، شکست و پیروزی، شادی و اندوه، دشواری و آسایش که درآن فرا...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

یار دیرین من

ابوالحسن 09/ 10 /1402 0 دیدگاه

یار دیرین من دیشب در خلیج خاطره سرگردان بودم و گرداب خیال شبیه قایقی حیران. به گوشه‌ای نشسته بودم، ‌بی‌حوصله بودم که باد بوی تو را به سوی من می‌آورد. دیدم که روبه‌رویم روی کاناپه نشسته‌ای، با سر و وضع...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

کاردنیا

ابوالحسن 22/ 10 /1402 0 دیدگاه

صدای باد پاییزی برایم خاطرات گذشته را به ارمغان می آورد. حالا روزگار گذشته در ذهنم صورت داستان وافسانه به خود گرفته است. روزهای پاییزی وقتی برگهای درختان به آرامی فرو می ریخت وآخرین گلهای طبیع...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

نازنین من

ابوالحسن 19/ 11 /1402 0 دیدگاه

نازنین من برفراز بی‌کران خیالم می‌درخشی،‌ آنگاه در همه جای عالم شادی و شکوه به چشم می‌خورد. سبزه‌های بهاری که حکایت از شادابی دارند بر زمین می‌رویند. بلبل بر فراز درختان نغمه‌های دل انگیز می‌سراید. گ...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

مهربان من

ابوالحسن 27/ 11 /1402 0 دیدگاه

برای دیدن تو دلم تنگ شده . برای بغل کردن تو بی تا بم. گاه و بیگاه در خیا ل خودم با تو همراه می شوم گذارمان به سوی کلا رود می افتد .در همانجا .دریک نیمروز دل افروز بهاری . رود خانه ی مغرور با ام...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

زن با با

ابوالحسن 05/ 12 /1402 0 دیدگاه

صبح خیلی زود هوا هنوز روشن نشده بود که به راه افتادم.اتومبیل هایی که دررفت وآمد بودند مسیر را ازسکوت بیرون می آورند.باد می وزید ودود غلیظ کامیونی که از کنارم گذشت راهمراه با گردو خاک خیابان وارد ح...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

زن بابا

ابوالحسن 20/ 12 /1402 0 دیدگاه

صبح خیلی زود هوا هنوز روشن نشده بود که به راه افتادم.اتومبیل هایی که دررفت وآمد بودند مسیر را ازسکوت بیرون می آورند.باد می وزید ودود غلیظ کامیونی که از کنارم گذشت راهمراه با گردو خاک خیابان وارد ح...

ادامه نوشته
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

من به تازه گی طعم فاصله را دریافتم . فاصله با نگرانی ودغدغه را می گویم ! روزگار کجرفتار همچون تند باد ویرانگراست . با ورندارد که در حوصله ی طبع لطیف وطینت بهاری من جایی ندارد. همواره در دشت آرزو...

ادامه نوشته
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا