عاقبت این شهر یک شب در گسل گم می شود کوچه هایش زیر کوهی خاک تل گم می شود عرش لرزه که بگیرد دین، زمین قی می کند سیل می آید که کلاً این محل گم می شود کفر شوخی نیست، مخصوصاً اگر پنهان شود چونکه جدی ...

ابن رنگ غزل طنزی از : مهرداد نصرتی(مهرشاعر) جنس آدم ربط دارد با ژنوم حضرت پالن حریر نقره سم! دست در برگ هویت برده ای به خیالت ماهیت هم گشته گم؟! تو فلزت زنگ خورده، ابن رنگ! حال بر خود هی بمال آ...

لیلی مدرن ******* عهدی که نبسته ایی گسستی لیلی از ره نرسیده ، توشه بستی لیلی ای ابر بهار، چند چندی با خود؟ انگار توهم نخورده مستی لیلی حالا تو بگو به یاد مجنون هستی؟ یا اینکه تو باکسی نشستی لی...

عصر مجازی ******** چشمان تورا خدای آهو بخشد از عطر وجود تو به گل بو بخشید این شد که دراین عصرمجازی تنها مهر توبه سینه ام هیاهو بخشید در روز نخست همچو ویتامینی دیدار تو چشمان مرا سوبخشید گوگل خ...

به جهان نیست چــو من مفلس بی پروایی سنــد خانه گــرو جایی و مــــدرک جایی کارمندم که به دوشیدن من مشغول است صبح تا شــــام به انگیـــزه ای و سودایی: هر کجا مقتـــدری باشد و مــال انـدوزی هر ک...

روزهایی را کــه بودم نوجــوان یادش بخیر هم مجرّد بودم و هـم شادمــان یادش بخیر دوره ی پاهــــای راه راستـرو بــی خستگی روزگار دستهـــــــای مهربــان یادش بخیر آرمانشهری که پیر و کودک و مـرد و ...