تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
رامین خزائی

شبها گذر از کوی تو بر من گنه است هر روز ولی هوی دلم یک نگه است عمری است تبهکارِ مَهَش، های و هَلَک در قافیه ام قرص قمر چون شبه است با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
امین و امیر اصلانی

به نام خدا «عمر گل» تا عمر گــلی هست بیا بــوی کنیم گشت چمن و گلشن هر کوی کنیم روزی که دگر مجال تـفـریحی نیست با خار غم و حسـرت آن خــوی کنیم امین اصلانی / امیر اصلانی ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم اللطیف پنج رباعی باران چشم #باران زده چشمهای من بارانی است دوری ز تو درد شاق و بی درمانی است در وقت سقوط من به سودای غمت این اشک به #خاطرات تو ارزانی است ۱۴۰۰/۰۹/۱۱ ۳۸۷ **** یار و انار زانو ...

ادامه شعر
نیما تیموری

از صبح سر زخم قدیمی وا شد خون، رود و... به زیر تختمان دریا شد پیغام ندادم که تمنا بکنم؛ سنجاق سر اناری‌ات پیدا شد....

ادامه شعر
امین و امیر اصلانی

به نام خدا تا دسترسم به درگهت ای جافی نَبوَد ، نَبُوَد غزلسرایی کافی هر شعر و کلام بهر تو گویم من بی بود و حضور من بگردی نافی! شاعران: امین اصلانی / امیر اصلانی (اَمی) ...

ادامه شعر
رامین خزائی

توصیف می از مست شنیدم روزی گفتا به بهشتم برد این بهروزی هرگز تو به فردا نتوانی رفتن امروزه اگر فکر غم دیروزی با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
سپیده اسدی (مهربان)

با آمدنِ فصلِ بهاران رفتی???? از جمعِ تمامِ داغداران رفتی???? یک چشمه پراز عشق برایم بودی❤ من اشک شدم ، تو مثلِ باران رفتی???? #سپیده_اسدی #مهربان ...

ادامه شعر
رامین خزائی

گل دید که بلبل ز فراقش نالان با ناز بخندید و رواقش باران سیل آمد و بشکست کمر مستان را گل نادم و بلبل ز شقاقش گریان با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله المحیی القلوب تقدیم به محضر سیدالشهدا علیه السلام باز آ که بدون تو بیابانم من ناکامی شرم شوره زارانم من ارباب به چشم هدیه کن باران را کز دولت اشک تو بهارانم من غبار دستگاه حسینی-#مهدی_رستگ...

ادامه شعر
رامین خزائی

افسانهٔ هرکس به سرم نیست دگر کاشانهٔ کرکس به سرم نیست دگر با کس ننشستیم و چو بی کس به سما از بس کس و ناکس به سرم نیست دگر با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی...

ادامه شعر
احمد صیفوری

با وسعتِ کهکشان، ولی یک وجبم! در خلقتِ خود ز خالقم در عجبم هر لحظه به من گوش کنی می‌شنوی : در تاب و تبم.... تاب و تبم.... تاب و تبم #احمدصیفوری...

ادامه شعر
محمد تقی  خوشخو

گر چه شب در می نوردد دشت ها و بیشه ها را می زند دستان شومی ساقه ها و ریشه ها را روح این جنگل همیشه در بلندا سبز سبز است می کنیم روزی تماشا ما شکست تیشه ها را (محمد تقی خوشخو) ...

ادامه شعر
سپیده اسدی (مهربان)

حالا که دلت غرق تمنا شده است یا میلِ دلت دیدنِ گلها شده است بر دیدنِ من بیا،تورا می‌خوانم گلخانه ی دل برتو مهیا شده است #سپیده_اسدی #مهربان ...

ادامه شعر
سپیده اسدی (مهربان)

تا چرخ، دلش قلمروِ اسرارَ ست چشمانِ فلک،به نقطه ی پرگارَ ست هرکس که از این دایره بیرون بزند سر،روی تَنش هست،ولی بر دارَ ست #سپیده_اسدی #مهربان ...

ادامه شعر
رامین خزائی

ریشم چو دلم کیش بد اندیش مزن با گوشه ی ابرو و خم از پیش مزن با گوشه ی شمشیر دل ار نیش زدی شمشیرتو از پیش مکش میش مزن با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
رامین خزائی

با خویشم و خویشان خوش از خویش خودم با حُقّهٔ حقّیه ولی پیش خودم این سفرهٔ دل تحفه ی درویش که نی بگذار شود ریش ز این نیش خودم با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
رامین خزائی

خم های خیالش همه بدمست شدند دیگر چه خیال است که همدست شدند با دَرد دلش دُرد شرابم نکشند بی درد که نی! هرچه در او هست شدند با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی...

ادامه شعر
رامین خزائی

بشکسته دل ار سرّ دلش فاش شود بداختر و امّاره ی اوباش شود یک آمر و عمّار نمک پاش بَرَش عمّاره بَران خرّم و بشّاش شود با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
سعید آریا

حکم شد بر در خانه عکس پرچم بزنید و سپس قامت خود را اندکی خم بزنید عمل سال همین است که تدبیر نمودند بر دهان یاوه گویان مشت محکم‌ بزنید د آریا 14 تیر 402...

ادامه شعر
محمد تقی  خوشخو

ندمد صبح دولت ما جانا مگر به یک نظر که عمری به سر شد در این خیال بی ثمر خدا داند احوال جمعیت جان به لب رسیده را که ما از تو بی خبریم  و تو از خدا بی خبر محمد تقی خوشخو) ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا