تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
ادریس علیزاده

یک مادری که غمخوار، تنها و دل شکسته از عادتی قدیمی ، بر جان ما نشسته نفرین برگ تاریخ ، بر ما به روسیاهی این خاک پاک اینک ، افتاده بر تباهی یک سرزمین و مردم ، هر یک جدایی راه باید بجای دوری، هر دو ف...

ادامه شعر
سینا احمدی نیت

اختلاف منم آن سروِ غرور که لم دهد روی زمین ❖ تویی آن بهرام گور در قیمت دلار کمین منم آن پنبه شتر که میخورد لُف لُف پفک ❖ تویی آن رستم دستان که خورَد از کم،کتک منم آن مرد قداره که همش دریا کنار❖ تویی ...

ادامه شعر
قاسم  لبیکی

هرگاه که اذن داده ای مرا به بارگاهت چه شاد گشته دل من ، به سختی راهت منور کرده ای این ره ، به نور پاک پارسایی به امر خالقت ناجی ، به هر مضطر و تنهایی تو پیشوای ...

ادامه شعر
Mahan Zehtabian

به نام خداوند نیکی طلب خداوند روز و خداوند شب به نام تو ای یاور جان و روح خداوند روزی ده باشکوه به نام تو ای جان در دست تو به نام تو ای روح سرمست تو ز یادت امید دلم زنده شد به لطف تو این روح پاین...

ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

(بسم الله) تا میتوانی خوب باش گل را بکاری جای خار _________________ نشکن دلی را آشکار تا میتوانی عشق بکار دلم شکست آن آدمی که گفتمش تو جانمی یادم نمیره کارِ او کردش مرا آواره او دل را شکست محزون شدم ...

ادامه شعر
جواد  جهانی فرح آبادی

خاطره خوب من به یک خاطره خوب نفس می بندم یادلی گرم به تو یا که به کس بی بندم ثابتت می کنم این را که تو مال منی می توانم بدهم قول که دنبال منی اگر امروزتو را با همه تن می خوانم حاصلش اینکه فقط عش...

ادامه شعر
سیده فرزانه رضوانی نژاد

غمینِ داغِ یاران شهیدم ازین آشفتگی ها نا امیدم چه گل هایی که پرپر شد به چل شب به رخسار گلستان ، سرخی تب دو چشمم ابر پر بارانِ دریا دلم آشوب طوفانیّ صحرا برای امنیت، خوبان شهیدند از این دنیا شهادت برگ...

ادامه شعر
jalal babaie

کجایی تو کوروش که ایران شده سگ پرست. به تلقید فرهنگ غربی شدند مست مست. به دارا و نو شیروانت قسم که ایران بیرزد به کل جهان. به قبری که دارا در آن خفته است سگی آمد و قبر او شد نهان. اگر شیر شرزه حمایل ...

ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

خدایا خسته ام خسته به قرآنت قسم بسته چقدر خواهش ازت کردم چقدر من گفتم از دردم نکردی هیچ اجابت تو نکردی هیچ عنایت تو فقط بر من غضب کردی با رنج من را ادب کردی چه شب ها گریه کردم من چقدر آزار رسید بر من ...

ادامه شعر
قاسم پیرنظر

پروانه ها . پروانه ها . . . مدتی در پیله بودم سایه سار لاله ها بغض اشک آبستنی در لابلای ناله ها عضو دورافتاده ای از محفل پروانه ها زخم غربت خورده ای در گوشهٔ ویرانه ها عطر یاس وسنبل‌ وبابونه نرگ...

ادامه شعر
علی اصغر رضایی مقدم

عجایب صنعتی دیدم در این دشت" که مرغی بر خروسی چیره می گشت فغان میزد که چون کاری نداری تو باید تخم،جای من گذاری خروس بینوا با چشم غمبار به سر میزد به زاری با دلی زار فغان میزد چرا بیکار و بی عار ...

ادامه شعر
علیرضا نقدی

بارها کردم دعا هر وقت رفتم جمکران کاش انا الصمصام او را می‌شنیدم ناگهان جمعه‌ها با انتظارش یک به یک سر می‌شود هر که باشد جای من از هجر کافر می‌شود خنده زد جاهل به حالم در ازا کردم سکوت گویم اللهم عج...

ادامه شعر
جواد جهانی فرح آبادی

سلام ای آشنای روز آخر خداحافظ نگار زود باور من و تو رهرو یک جاده بودیم برای هرخطر آماده بودیم تو یک دنیا غزل در چشمهایت و من آغوش وا کرده برایت تو دستانت نمادی از لطافت وقلبت معدن عشق و رفاقت اگرچه دو...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

عشق یعنی ناگهانی خـــــــود کشی عشق یعنـــــی لحظه یی غم و خوشی عشق یعنی خط زدن به سرنوشت عشق یعنـــــــــــی آرزوها را بکشت عشق یعنی شرشر یــــــــک آبشار عشق یعنـــــــی دام های مرگ قطار عشق یعنی ...

ادامه شعر
حافظ کریمی

آسمانها بَه چه غوغایی به پاست صوتِ زیبایِ ملائک این نداست تهنیت باد بر حسین بن علی صاحبِ فرزندی شد نامِ علی یا علی بن حسین نوری زِ نور نوری از انوارِ نوری نورِ نور نور باران کردی دلها را امام بَس ه...

ادامه شعر
محمد مولوی

درد دل می کنم با خودم بسی شرم دارم تا بگویم دردم را به کسی یک روز کفک زانویم از درد می سوزد یک شب از نفخ سر معده ام می سوزد یک روز سر درد امانم را می برد یک شب درد تاب و توانم را می برد گلچینی از...

ادامه شعر
jalal babaie

مالک ملک سلیمان گر تو باشی به سند. عاقبت مرگ سرانجام به سمتت بدمد. کاخ قارون که نگین بود در این دیر فنا. هان ببین موقع رفتن چه رود مثل گدا. چیست علت آن غره گیت ای تو بشر. مرگ هر لحظه چو گرگیست خطر. چه...

ادامه شعر
محمد حسین  شریفی

بر جام من نظر کن، ساقی بده شرابی من مستم و ببینم از یار خود سرابی مِی میزنم خدایا بر خاطراتش امشب بر تلخی شرابم شیرین ندارم امشب من توبه کرده بودم، داد از شراب نابش گفتا بخور که این مِی ارزد به آن ع...

ادامه شعر
jalal babaie

تا نگاهت به نگاهم افتاد. یک نظر دیدم و فورا نظرم رفت به باد. دلم من خواست تماشا بکند فصل بهار. چون تو را دید نظر برده ، کند صبر و قرار. نظر کل جهان چشم تو را گیر نبود. آنکه عاشق بشود دید ولی سیر نبود....

ادامه شعر
علیرضا خسروی اصل

یکی خوشحال و خندان است یکی بدبخت و گریان است یکی از فقر گدا است و یکی از پول کنیز دارد چه فرقی بین ما هستش که این دنیا خدا دارد چرا یک فردی بیمار است یکی را دردِ تیمار است چرا زشتا ادا دارند و خوشگل ه...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا