تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مرتضی  دوره گرد

آغوش گرم شیره ی جان دلواپسی های بی دلیل درد کشیدن از نخندیدن هایت زجر کشیدن از نگرانی هایت مردن برای تب کردنت مادر نگاه گرم جانم دلواپسی های مادرانه جان شیرینم خواهر یک دنیا رویارویی با رویاهای دور ه...

ادامه شعر
کیوان هایلی

شاعری با عشق می خواند مرا آن یکی با حرص می خواند مرا شعر من شعری بدور از قاعده هر کسی یکجور می خواند مرا آن یکی با درد ما همدرد بود دیگری با بغض می خواند مرا در میان این همه انسان خ...

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

بنشین کنارم لحظه ای نجوای رقصان در خیال در روح سرکش ، مرگِ عشق ، دریای ناپیدا ببین من در نِیِستانِ عدم موی تو را می بافتم نامت به لب جاری شد و آغاز هیچ در من ببین با دختر کیهان به رقص نور تنم صد ج...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

به سلطه شاخه در آمد سیب «کیسه کرد ماستش را» پاییز

ادامه شعر
(هه‌وال)کیهان نیک‌زاد

‌ ‌ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﻭﻣﻤﻠﻮﺀ ﺍﺯﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﺼﺎﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﯾﺪ . ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﯼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﭘﺸﺖ ﺍﺑﺮﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻪ ٬ ﺭﻭﺷ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

با قد بلندش هنوز خشت می خورد دیوار حاشا

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

امشب میان تمام ستارگان کنار تمام سیارات زیر نگاه دقیق کائنات میان این همه سکوت! می خواهم!! یک دل سیر برای خالقم اشک چشمهایم را بر صورت سیرتم بریزم و بعد کمی خواب همین!!! مرتضی دوره گرد (هیوا)...

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

ای وصیِّ مصطفی شاه دوعالم یاعلی ای قسیمِ جنّت دوزخ تویی نفس نبی ای شهنشاه ولایت همسر زهرا بتول وی بُوَد نامت دوای دردمندان یاعلی ای شجاعان عرب از تیغ تیزت خوفناک ای فقیران مدینه در لقائت سینه چاک ای ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

قرص خنده دادم به لب هایم گریه خوابَ ش برد

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

وقتی که باد موی تو را می بافت در شعر سکوت موج شکنج موی تو پرچین قلبم را شکست ای سمن سا گیسویت سیل سراسیمه ببین جان به دیدارت سپردم بغض سرگردان شکست رود ارس جاری شد از کوهسار مست دامنت در شرشر روبا...

ادامه شعر
شهریار جعفری منصور

گل های شبدر جور دیگر باید دید لاله ی قرمز

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

تا انتهای این خیابان با من بیا عاشق می شوی آری علاقه ی شدید قلب با من راه بیا با علاقه(ع) با من تکلم کن شدید(ش) به من نشان بده قلب را(ق) قلابی در کار نیست( ق) لاله ای واژگون نمی شود (ل) اما همیشه بهان...

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

تو خیالی بیش نیستی حتی آمدنت میان آغوشم بوییدنت حس غریب و هیجان انگیز لمس گرمای تنت دیدن خویشم میان چشمهایت وهمی بیش نیست! دوست داشتنت همانند پاییز می ریزد بر سنگ فرش خیابان اینها را آنها می گوین...

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

در جعد گیسویت به رقص پاییز غوغا کرده است آرامِ برگ ریزان بمان ، من نیست آرامم هنوز عریان تر از شعله تنت لب های شهوت رنگ تو بر دل فریب بوسه ات ، عشقی که حیران است هنوز ای پرنیان موی رها ، همبستر اب...

ادامه شعر
(هه‌وال)کیهان نیک‌زاد

شاید حوالی یک شب...!؟ یک نفر بیاید، که رفتنش دلیل تمام دلتنگی هایم بود. این نوشته رو همینجا مى گذارم تا بفهمى تو نباشی واژه ای ندارم برای عاشقی ! همه اش میشود دلتنگی ؛ دلتنگی ؛ دلتنگی ؛ #هــ...

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

سکوتم را سکوی پرتاب کرده ام ببین! باور کن باور کن پیاله ی فالم را میان هجای بلند حصار نای صدای رودخانه ی آبادی کنج دنج قهوه ی تلخ تلخ میان آغوش باد و حس سرمای تنها عجیب تضاد دارد نوشتارم و تو! هنوز هم...

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

زبان از یاد رفته ام روحی که عصیانگر شده رود خروشانم ببین هستی به من معنا شده سرکش ترین واژه منم بشکن تو وهم قصه را با من بخوان نام مرا رویایت اینجا گم شده دستم بگیر در وحشت شهری که جانت را گرفت ...

ادامه شعر
منوچهر کشاورز

جزء یاد تو وذکر تو نیست دردل ،کس بالا تر از دست تو دگر نبود دست هر آنچه که با قلم رود بر کاغذ خارج نبود ز حکمت و علم تو ،بس ...

ادامه شعر
محمد مولوی

جوش زیادی: بی هوده جوش می زنی برای دیده شدن کاسه شیر روی اجاق از حرارت سر می رود یا تهش می سوزد #محمد_مولوی

ادامه شعر
منوچهر کشاورز

ایکه بی اذن تو هیچ تقدیری مقدور نبود آنچه را تقدیر کردی فارغ از تدبیر نبود هرچه را مرقم نمائیم با قلم بر کاغذی نقش مجهول باشد و بی علم تو معلوم نبود اول و آخر موثر ذات بی همتای تو ست تا نداری تو نظر...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا