- لیست اشعار
- مناسبت
- عرفانی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
جواد عیسی زاده
در29 /02/ 1364 -
جواد عیسی زاده
در29 /02/ 1364 -
زهرا جعفریان
در29 /02/ 1380
باران دم نوش دم کرده ای ست روی میز چوبی باطراوت وگرم همچو نامه ای که ازطرف پستچی کائنات دم در باغ عدن برویم جاری میکنن ومن... اریحا شعر سپید شعر نو شعر موج نو...
ادامه شعرآمدم برایت شعر بنویسم دست هایم جان نداشت مثل مسلمانی که نماز می خواند ولی ایمان نداشت حالم همچو گنجشکی ست بر فراز شاخه ی سرو لانه اش را دوست داشت اما قدرت طوفان نداشت ...
ادامه شعردر میان مسیر که بودم زمزمه های آب را شنیدم که در زیر لبش نجوا میکرد و قبیله ی شهودی ام را فریاد میزد و قلمی همچون فرکانس فرشتگان به روی جاده ی درونم لبخند میزد انگار سر چشمه واقعیت با اصوات فلسفی هما...
ادامه شعر«کریم» فرق تو با من چه باشد گر نبخشی این گدا را من خطا کردم بسوزانی تو این قلب و سرا را گر ز نادانی شدم همراه نفس سرکش خویش از درت هرگز نمی رانی تو این عبد و گدا را از در میخانه گر رفتم اگر با...
ادامه شعراز گریه های گرم در فراغ تو به مقام بغض رسیدم ... رضا دهقانی
ادامه شعردر ظلمتی افتاده ام ،پیدا کنید مهتاب را ! چون من نداند هیچکس، قدر هوای ناب را پابند مهرش بودهام و از داغ عشقش سودهام مشتاق اهدای تنم ، ِبستان ز من این قاب را! دور جهان را گشتهام، آمالها را هش...
ادامه شعرو من از همان دیوانگانی گله دارم که با دیوانگی خود، دیوانه ای چون من را دیوانه تر کردند و ای دیوانه بشنو سخن دیوانه ای را که از بهر دیوانگی اش دیوانه سخن میگوید: روزگار دیوانه است، مردمانش دیوانه اند ...
ادامه شعرانگار همین دو روز پیش بود پایین جاده مدادی رنگ حوالی ارتعاش تو صفحه ای از کتاب قلبم درون جویبار ت افتاده بود بادقت بهش خیره شدم از هر کلامش بوی مداد رنگی آبی رنگ را می امد آبی که در هیچ مغازه زمینی...
ادامه شعرکی رسد زین قفسِ تنگِ تن آزاد شوم طَیَرانی زده و از ته دل شاد شوم ???????????????????????????? بروم تا سرِ قاف و بزنم چنگ و رباب بر سرِ جورِ زمان یک تنه فریاد شوم ???????????????????????????? شِکنم ...
ادامه شعرپیشانی شبهایم تب دارد از هرم نبودنت چقدر تلو لو نگاهت به آسمان آن شبها دلگرمی داشت برای ستارگان که تازه چشمک زدن را یادگرفته و بالغ شده بودند این را از صدای خنده ستاره ای شرمگین که حیایش زب...
ادامه شعر(فضولی در آیینه اوهام) حیرت ای بُت صورتت بینم که لالم می کند خالِ تو بیند کسی صورت خیالم می کند ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ در دلت مِهرم نداری کی کنی رحمی به من سایه وار سودایِ زلفت پایمالم می کند ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ ضعفِ طالع ما...
ادامه شعردر درگه بیداری،جای آشنا خالی یک لحظه بیا جانا، ای صبح تماشایی
ادامه شعردکمه های بسته شده تا بناگوش ذهنت را باز کن بگذار اندیشه ات هوایی تازه را تجربه کند. بعضی وقتها نیاز است که در مسیر زندگی بازنگریهایی صورت گیرد. شاید نیاز است که کل جهان بینی ات تغییر کند. پس دکم...
ادامه شعردرامتداد شبهای سرد در گذر غمباد دلسرد آشفته گشت دل حیرانم پی تو واهمه گشت دل ویرانم درجستجوی تو ز آسمانها حیرانم ای شبگرد بی رحم دلسرد ،کجایی جیرانم؟ شب بود وشمع بود وغم بود و من شب رفت وشمع سوخ...
ادامه شعربــزن مـطــرب بیــا ســــاقی ادرکـاســـا و ناولــها که عشـــق آســان نمــود اول ولـی افتــاد مشـکلـها نسـیم شعـر مـوزونــش مشـــوّش کـرد دل زلف یار وز ان صـد نافـه بگشــود و چـه خـون انداخت دردلها...
ادامه شعرسـاقیّم و گـر بلند و پسـتم سرحلـقه ی مـردمان مستم هم شـاکـرم از عنـایت حق زین جام که او نهـاده دستم عـاری ز مقـام هـوشـیـاری درخدمت خلق مست هستم پرگـار وجـود م...
ادامه شعر«دوای درد» مونس و یار منی در شب تنهایی من نور مهتاب منی در شب ظلمانی من همه جا ورد زبانم شده ای در شب و روز بر زبان می رود این قصّه ی شیدایی من شمع سوزان تو آتش زده بر جان و دلم آتش افتاده به ...
ادامه شعرحق سفارش کرده خاص و عام را پاس دارید حرمت ارحام را ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ زندگی با اقربا شیرین تر است مهربان باشی برایت بهتر است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ پای انسان چون به هستی باز شد زندگی با اقربا آغاز شد ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ چون تولد گشته اند...
ادامه شعرکی میرسد آن دیدار؟ آن وصلتِ قدسی ِ پُر از اسرار من اهل هوس نیستم از من نشوی پنهان از شهوتِ لعنتی به دورم یار دلتنگِ توأم بسیار ...
ادامه شعر#روز بر تنِ روزهای تلف شده کافور می مالَد دستِ خاطراتی که آبِ پاکی می ریزد بر تکرارِ آن روزها ✍رجبعلی باقری #سپکو_روز...
ادامه شعر