- لیست اشعار
- مناسبت
- مرگ
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
جواد عیسی زاده
در29 /02/ 1364 -
جواد عیسی زاده
در29 /02/ 1364 -
زهرا جعفریان
در29 /02/ 1380
گفت ای کاش می مردم و این روزگار را نمی دیدم گفتم ای کاش من اصلن به دنیا نمی آمدم محمدمولوی
ادامه شعر"میرود جا نهد دل خود را زیر خاڪی ڪه سرد و تاریڪست بگذرد ز مرز ناچاری از مسیری ڪه سخت باریڪست هر شب او نشانی خود را در توهم ، زخواب میگیرد چشم وا میڪند به روی خودش با طلوعی دوباره میمیرد ل...
ادامه شعرلعنت به تو و عشق تو و وعده ی مایت لعنت به منه بیشرف مانده به پایت لعنت به گذرعشق و وعده هایت لعنت به دل منه بی شرف مانده به پایت...
ادامه شعردیدی من و زیر گذر چقدر تاریکیم با خستگی دارای پیوندی نزدیکیم زندگی از ازل وداع کرده با ما تک و تنها به مرگ می اندیشیم دکتر سجاد فرهمند...
ادامه شعرچه زیبا و گوارا هستی ای مرگ تو گنجی پر ز معنا هستی ای مرگ ???????????????????????????? برای ناامیدان مژده بخشی نسیم روح افزا هستی ای مرگ ???????????????????????????? کسی آگه نی از وقت و مکانت عجب گن...
ادامه شعربلبلی نامهربان بر شاخسار آواز کرد زخمِ دوری از وطن بر من دوباره باز کرد یاد آن روزی که کودک بودم ای کاشان به خیر یاد آن طفلی که درس اولش آغاز کرد خُردپوری آرزوپرور که عصمت داشت حیف کولهاش را دزدِ پ...
ادامه شعرپروژه بدیمن)))) خواب رفته رگ غیرت زیرپوست سردوتاریک " زیرگذر. " ) دراحداث زمانه انگارحب...
ادامه شعر«زود دیر می شود» تا به خود آمدم زمان شد دیر قامتم شد خمیده صورت پیر یک نگاهی به حال خود کردم از زمانه دلم شده دلگیر دوره ی کودکی همه بازی آن جوانی گذشته بی تدبیر در جوانی غروری حاکم بود ابر ...
ادامه شعر«پرواز» رفتی دلِ من پُر از غم دوران شد آشفته دلم دیده ی من گریان شد آرام نشد این دلِ خونین جگرم چون بید ، دلِ خون جگرم لرزان شد در هجر تو می سوزد و می سازد دل غم همدم این دل شد و دل سوزان شد ...
ادامه شعرو تمام شد هر چه بود تمام شد آن لبخندها آن آغوش های سراسر آرامش آن نگاه های عاشقانه اما غم ، نه کسی را دیدم از میان مان پرکشید اما اشک از چشمانش سرازیر شد هر چه بود تمام شد آن لبخند ها آن آغوش ...
ادامه شعر«عالم فانی» در این ویرانه هرگز غم مخور این عالم فانیست بنوش از باده ای در ساغر دستان آن ساقیست نمی بینی که هر دَم می وزد باد خزان اینجا خزان می گردد این بُستان ، گلستان روز دیگر نیست یکی می ن...
ادامه شعر《پرواز عاشق》 وقتی تو رفتی مادرم دنیا به پیشم تار شد خونین جگر شد این دلم چشم رُخ من زار شد این شام تارم را دگر خورشید تابانی نبود آتش زدی در خرمن جانم ، دلم بیمار شد بعد از تو این پاییز من دیگ...
ادامه شعربه دیدار آمدی ای دوست ولی من را نمی بینی تو برپایی و من خفته،چه ترکیب اسفگینی ???????????????????????????????????? چه ایامی که بر در بود چشمم تا رخت بیند ولی، گفتی تحمل کن،برای وقت شیرینی ???????????...
ادامه شعرسوختن: ای تریاک تلخ من ! ترک تو تسکینم نداد بی تو بودن هم شبیه با تو بودن هم سوختن است ... #محمد_مولوی کمپ ترک اعتیاد لنگرود ...
ادامه شعر«فرزند ایران» فرزند ایران بوده ای دکتر نُدوشن خورشید تابان بوده ای دکتر نُدوشن عمری به پای علم و دانش رَه نمودی ماه فروزان بوده ای دکتر نُدوشن زیبا ترین آوای حق بودی در اینجا مرغ خوش الحان بو...
ادامه شعرانتقام از خود زندگی من بازی رولت روسی بود از بخت بد من گلوله اش مشقی بود #محمد_مولوی
ادامه شعرز این گیتی نه خوش ماند نه بد ماند همه نابود و گر روزی فقط کارنامه اعمال ما ماند
ادامه شعردلا باور نما که محشری هست حساب و دفتر و پرسشگری هست قطار زندگی خوش می خرامد بدان که ایستگاه آخری هست مسیری خرم و سرسبز بینی نهایت این چمن را اخگری هست مشو غره به این اندام و بازو برای هر یلی زور آو...
ادامه شعرجنگ و بحران در جهان پایان نمی گیرد چرا؟ این همه آشفتگی سامان نمی گیرد چرا ؟ مسجدی ویرانه در خون ، خاک ، خاکستر شده هیچ کس را ماتمِ انسان نمی گیرد چرا ؟ شیعیان با غربتی دیرین شهادت پیشه اند بد دلان ر...
ادامه شعربه خانه سَر زدم؛ نگاهت در پَسِ پنجره، صدایت در هزارتویِ دیوارها، عطرِ نفس هایت در ذراتِ هوا؛ معلق خلاصه؛ خانه؛ همه تو بود و تو؛ همه خانه بودی. (از دفترِ بابا) ...
ادامه شعر