تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مرتضی اربابی حکم آبادی

سلام گرامی دوستان در میلاد بانو برزگ کربلا حضرت زیبنب (س) این شعر رو که تقدیمی به پیشگاه مقدس امام عصر (عج) است برای نگاه زیبای شما تقدیم میکنم باشد با نقد زیبای خود راهنمای بنده در این راه باشید آ...

ادامه شعر
منیژه رستم پور

روزهایم تکرار غریبانه ی بغضم در هاله ای از تو غرقم اینه میشوی برایم انعکاست در من یعنی بی تو هرگز دستهایم را بگیر بارها در من تکرار خواهی شد این بار حرف دلم از چشمانم بیرون خواهد زد و می ...

ادامه شعر
حسن کریمی

« دوبیتی » خدایا قصد جانم کِردی امشب دوباره امتحانم کِردی امشب بتی رعنارو میخواهم ، مددکن به پیری ، نوجوانم کِردی امشب ***** غروب آ...

ادامه شعر
علی حاتمیان

گویی گرفته بودت غریبه ام در آغوش کنار تخت جمشید پشت اتوبوس... فرار کردم از کاروانت تا به شیراز برسد↓ به مرقد حافظ جنازه ای بیهوش... حسی بنام "رفتنت" "بودنم" را دار زده بود همخوابی ات با...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

گاه دلتنگ بوسه های سحریت می شوم دلتنگ ترازهمه دلتنگی های شبانه ام گوشه ای می نشینم وحسرت شب های بدون تورا می شمارم وباختن ها رابا صدای شکستن قلبم می شنوم...

ادامه شعر
محمد مهدی سروش

تویی آن گلبرگ نازک خاردار تویی آن مرغک عشقش روی دیوار تویی آن سایه‌ی باخته‌ی انسانها تویی آن گریه‌ی پر بغض جلو آدمها تویی آن داده دلی که جانش داد پس تویی آن داده دل ساده و باخته زین پس تویی آن ب...

ادامه شعر
علی حاتمیان

پس می گیرمت از روزگار تو را به بغض کوچه های باران خورده نمی سپارم دوباره میخندم و لبخند می زنی دوباره تو را از تو پس می خواهم... می بارمت بر زندگانیم؛ شبیه باران بر قلب سرد این شهر. ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

نـمی دانــم چــرا قلبــــم شکستـی چه شد آن عهد و پیمانی که بستی؟ منـم لیــلای این صحـرا ، ولی تــو بگــو مجنـونِ شبگــردِ کـه هستی ؟ * لیلی اله یاری * بنــازم خنده هـای بی خزانت هلــالِ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

دو چشمت دین و دنیا را بهم ریخت یهــود و دینِ ترسـا را بهـم ریخـت نگاهت کفــر بخشیـده به هر دیــن دل و بتخـانـه ی مـا را بهـم ریخت * لیلی اله یاری * .... لبـــت رنگیـــن تر از خونِ اَنـارست...

ادامه شعر
سیدمحمدجواد هاشمی

بایک آغوش تووابستگی بوجودنمیاد تو (وا بس ته)....... آغوش تو ضرب المثل ها را هم زیرسوال برده..........................

ادامه شعر
امیرحسین نوروزی

امشب غزل از چشم مستت مینویسم از آن دو چشم می پرستت مینویسم هستی ولی هستی بدون بودنت هیچ از داستان بود و هستت مینویسم از زمزم لبهای تو نوشیده ام من فتح الفتوحم از شکستت مینویسم معماری...

ادامه شعر
علی حاتمیان

سبز خواهم شد با آمدنت و جوانه میزنم با طلوع چشمانت... صدایت را خاک گلدانم میکنی تا دوباره جان بگیرم و گل بدهم... هوای تو "بهار" ترجمه میشود تا ریشه بدهم در دل خاکی که تویی و جان بگیر...

ادامه شعر
حسن کریمی

«دزدی نگاه» در نقطه ی تلاقی ، نگاهش با نگاهم ، میخکوب شدم .! می خواستم خدا را ، از چشمانش بدزدم که، نگاهش را ، از ...

ادامه شعر
لیلی  اله یاری

بیا تا راه مجنون سر بگیریم سراغ خانه ی دلبـر بگیریــم نشان غنچه ی نــازِ لبـــانش از آن آلاله ی پـرپـر بگیـریم * لیلی اله یاری * .... گل سُرخی ولی عطـرِ تَنت ، سیب شمیــمِ ساده ی پیـراه...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

بازدلبر٬ بارِدیگر٬سینه ام را شادکرد باتبسم در دلم‌شور وشعف‌ایجادکرد دروجـودم‌جایْ‌بهرِعشقِ‌مه‌رویان‌نبود خندهٔ شیرینِ او٬مارا چنان فرهادکرد کارِدنیـالَنگ‌میشدگرکه‌مُشتی‌دل‌نبود باهنرمندی٬دل‌...

ادامه شعر
امیرحسین نوروزی

شاید یکی از همین چندشنبه های لعنتی دو سطرلبانت بر دهانم نشست تا دوباره در شعرهایی که نمیخوانی تو را به میهمانی بوسه های آبدار دعوت کنم ... شاید یکی از همین جمعه ها بیایم ...

ادامه شعر
جابر ترمک

وقتی دل تو پای کسی سوخته باشد باید غزل عشق تو افروخته باشد یک عمر فقط پشت نگاهی بنشینی چشمان تو بر پنجره ای دوخته باشد از خود بگریزی و پرستو شب کوچش بغض غزلش را به تو آموخته باشد سخت ...

ادامه شعر
علی حاتمیان

تنها با چشمانت نمی شود دنیا ساخت وقتی دنیایم غرق است در تاریکی تاریک تاریکم در تنهایی تنهای تنهایم و تنها تو می دانی با برق چشمانت دمی آرام می گیرم باز هم ولو می شوم روی این فرش های ما...

ادامه شعر
سید حسین عمادی سرخی

رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن»* رفتنت طوفان به پا کرده ببین بعد از شما حال چشمم باز طوفانیست حرفش را نزن حال من وقتی که رفتی در مثل نه واقعا حال یک انسان قربان...

ادامه شعر
امیرحسین نوروزی

شاید هزار سال دیگر با هزارمین تناسخ همین شعر در قلب تو حلول کنم آن روز... شاید فاحشه ای باشم از لبنان سیاستمداری از لندن قاصدکی آواره شرابی از شیراز شاید سنگ زیرین...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا