تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن  مصطفایی دهنوی

« فیض ناب » خدایا با تو می باشد حسابم سرم را من به درگاهت بِـسابم1 تو گر با من نداری مهربانـی شعاعت را چرا بینم به خوابم مرا بر وحدت...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« پیر خردمند » من اندر آتش سوزان ، همان پیرِ خردمندم حفاظت می کنم از خود،به الطاف خداوندم خِرد برمن بشد رهبر،جهان در نزد من هیچ است خِرد پیوند زد بر من...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« راه خدا » بار الها ، گر از این عالم بی بنیادم اینکه بنیاد ندارد ، به کجا دلـشادم بار الها ، من از این دهر چه بتوان ببرم اینکه دشمن ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« راه نرفته » راه نرفته را که نـتوانـم شمـارمـش مقیاس متر بهـر مسافت گذارمـش منزلگه نـدیده که نـتوان نشان کنم تا پای خود به م...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« میزان عدل » ای پسر خوش سِیـر6،گوش بکن این کلام ظلم و تجاوز نکن ، تا بشوی نیک نام صحبت قرآن شنـو ، حکمت خلاق بین حکمت خلاق بود ، صحبت قرآن به نام ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« فاتح خیبر » علی (ع) مرد دانای با علم و هوش زِ علمش به دنیا بر آرَم سروش علی (ع) عالمِ علم دانایی است بیانش فزون از دُر2 است کن بگوش ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« درخت طیبه » هر کس درخت طیبه2 ، ناید به باورش قرآن بنه ، برادر من در برابرش بر گو درخت طیبه را آن خدا بگفت: دین محمد (ص) است و زه...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« منطق حق » گر منطق ارکان جهان ، منطق ما بود سرتاسر ادیان جهان ،‌ صلح و صفا بود این منطق ما می بُوَد از منطق قرآن قرآن که مسلّم بُوَد ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« گلاب گل » تو که از دوریـَت ،کردی کبابم زِ فیض و لطف2،کی کامی بـیابم تو که آزار دستت،سود بخش است زِ آزارت ، چرا من کامیابم تو که از من حفاظت می...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« عید مولود » عید مولود محمد(ص) عیدیـَس ، فرخندگی عید مولودش بیامد ، زنده تـر شد زندگی عید مولود پیمبر(ص) عیدیـَس، نیک و شریف با شرافت باشد و ب...

ادامه شعر
قاسم پیرنظر

دُخترکی چشم گریان بدیدم دُختری با چشم گریان کنار تک درختی درخیابان دم از زخم عمیق کینه میزد گهی برسرگهی برسینه میزد همانند اَبر ابر بهاران بدامان می چکید اشکش چوباران ملامت می نمود احسا...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« لطف کریم » هفده ربیع2 آمد ، لطف حق یقین آمد رهبری به این امـت ، ختم مرسلین آمد آن وجود با جودش ، مکه بـر زمین آمد از وجود م...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« آب سرچشمه » آب سرچشمه زُلالس ، ولـی در ره دور خار و خاشاک زمین ، جذب کند وقت عبور صافی و سادگیَـس ، آب زلال بشـر است ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« حساب خلق » خدای من،که به هر لحظه لحظه یار من است طراز حکم خدا بر دهان ، شعار من است برادرا زِ خرافات ، دَم مزن تو دیگر که نقد دین به همین نیّت ا...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« آستان عشق » عشقم بر آن طریقه ی رندی، اشاره نیست جز بر طریق راستی ام ، آشکاره نیست ای همرهان ، به همره عشقم قدم زنید تا بـنگرید ، مثل همینم دوب...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« وارث شیر خدا » یا حسن مجتبی(ع)، قائم آل عبا سبط2 پیمبـر تویـی ، وارث شیر خدا3 یا حسن مجتبی(ع)،یک نفر آل عبا آل عبا هستـی و یک نفر اهل کسا ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« مکتب محمد(ص) » ما پیروان مکتب درس محمدیم(ص) با تربیت زِ مکتب اولاد احمدیم دین بشر به همت احمد، به رونق است رونق به دین بُوَد ، اگر امداد احمدیم ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« دُرِ یتیم » جانا نصیحتی کُنمت ، هوشیار باش بر عهد و همت بشری استوار باش بنگر که خلق پیش، چه همت نموده اند زآنها قیاس گیر و بر آن ...

ادامه شعر
Ali Sepehrar

تقدیم به کودکان کار : ساعتی در چهارراهی ؛ یک شبِ پرنور و سرد ، نورِ ماشینهاست امّا گرمی از آن دور و طرد ! در کمینِ مشتری تا گل فروشد دخترک ، برقِ چشمان سیاهش منتظر با رویِ زرد در چراغِ ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« خالق اکبر » کار غلط ، که خالق اکبر نمی کند ظلمی که آن ، به آدم مضطر نمی کند بر مهتری2 که لطف نماید ، روا بُوَد بر ناروا که لطف به کهت...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا