فیروزه  سمیعی

از دور

فیروزه سمیعی 25/3/1402 | 22:15 0 دیدگاه

می تونستم از بالای تپه ساحلی دریا رو ببینم. از دور نور کمرنگ نقره ای رنگی منعکس شده بود. روی شن های ساحل افتاده بود. هنوز تکان می خورد؛ لابه لای شن ها و صدف ها ... پیرمرد که نزدیکش شد، دستی به بدنش ل...

ادامه نوشته
ابوالقاسم کریمی

عزیزم، دلم برات تنگ شده. دلم می‌خواد ببینمت، بغلت کنم، ببوسمت. دلم می‌خواد به چشمات نگاه کنم، به صدات گوش کنم، به لبخندت لبخند بزنم. دلم می‌خواد باهات باشم، هر لحظه، هر جا. عشق من، تو هدیه خدا به من...

ادامه نوشته
مهتاب  محمدی راد

خفگی

مهتاب محمدی راد 22/3/1402 | 10:07 0 دیدگاه

نه... دیگر نمی‌توانستم... نمی‌توانستم سرگردان و دلشکسته مثل باغی بی دفاع که پیر می‌شود این زمین خشک را بپوشانم... با حس آزادی‌ام یا هر چیزِ مزخرفِ دیگر چه می‌کردم؟ آیا باید آنقدر ادامه می‌دادم تا میمر...

ادامه نوشته
سعید فلاحی

???? دومین جشنواره منطقه‌ای داستان کوتاه واران برگزیدگان خود را معرفی کرد ???? اختتامیه‌ی دومین جشنواره‌ی منطقه‌ای داستان کوتاه واران. به میزبانی دانشگاه فرهنگیان و همت انجمن ادبی زرینکوب بروجرد برگز...

ادامه نوشته
صدیقه جـُر

اندکی واقع بینانه

صدیقه جـُر 05/3/1402 | 16:01 0 دیدگاه

کلمه‌ی آزادی در فرهنگ لغت به معنای آزاد بودن، رهایی، خلاصی، بنده‌ی کسی نبودن و... می‌باشد! اما عده ای از زنان از بَدوِ تولد در این جغرافیا در قفس به دنیا آمده اند، برای آنها پیش از تولد تصمیمات مهمی ...

ادامه نوشته
مهتاب  محمدی راد

هیچ چیز در این خانه خودش نیست.. هیچ چیز... از آدم‌ها و اشیا گرفته تا آب و نان و هوایی که فرو می‌بریم... منظورم از خانه تمام آن چیزیست که انسان را احاطه کرده... انسان با تمام جهان هستی احاطه گشته... ...

ادامه نوشته
لیلا سعیدی

تاوان قلب شکسته

لیلا سعیدی 28/2/1402 | 15:23 0 دیدگاه

میخوام بنویسم برای قلب ساده ی خودم میخواهم خدای خود را صدا بزنم خدایا قلبم از بنده هایت شکسته است در این دنیای به این کوچیکی تو چه آگاه و بینایی از طرز رفتار و کردار بندگانت مسیح و زرتشت و ترک و فارس...

ادامه نوشته
صدیقه جـُر

دوستانه

صدیقه جـُر 28/2/1402 | 15:22 0 دیدگاه

در من کودکی فلج است که خواب دیده، است،،، میتواند راه برود بدود. بازی کرد ولی افسوس که یک رویای تلخ است ،بیدارکه میشوم همان آدم افلیجم خسته از دست نامردیهای روزگار،،من همان کودک؟ فلجم،،،. گفت رفتنی ...

ادامه نوشته
میثم فتاحی

عمری است تحمل میکنم

میثم فتاحی 27/2/1402 | 09:01 0 دیدگاه

جمع نزدیکانی که در آن ایشانی دایم در آن بین مات و پریشانی هر به کنم لیک بدتر بین اخوانی هرسنگ به وزنت باشد باز ارزانی حتی دهم به آن باغی ز ارغوانی خبر مرگت گر آمد بهترین ارمغانی گوشتم رسید برایشا...

ادامه نوشته
میثم فتاحی

درد دل

میثم فتاحی 27/2/1402 | 09:00 0 دیدگاه

درد دل دارم که دادش میزنم مسکوت گر نگویم درد دل رازها بردارم باسکوت دست به سوی او کرده میکنم بپایش قنوت تا که قدر دانیم و آگه شویم به زور لایموت وبلاگ اشعارم -http://sorodehayeman.blogfa/com خو...

ادامه نوشته
مهتاب  محمدی راد

. چاقو می‌خوردیم... خون بالامی‌آوردیم... دنیا سرخ و بدبو می‌شد... در سرخیِ بدبوی دنیا شناور می‌شدیم... آواز ناطور دشت‌های بی سر و ته را زمزمه می‌کردیم... دوباره بلند می‌شدیم... به روبرو...

ادامه نوشته
محمد علی رضا پور

پیشنهاد تعیین روز بابل (و سوادکوه) شهرهای مهم بویژه آنها که از نظر تاریخ و فرهنگ، جایگاهی ویژه دارند، سعی می کنند روزی دارای مناسبت را به نام خود در تقویم به ثبت برسانند. خوشبختانه در مقیاس استانی،...

ادامه نوشته
لیلا سعیدی

تنها گناه ِ من بوسیدن ِ عکس هایت از روی ِ گوشی بود… من یک شاعرم با یک دل نازک… یک شاعر ِ خجالتی که نمی توانم بروز دهم دوستت دارم شب ها گوش ِ الله را کر می کنم میدانی محبوبم مرغ آمین همه جا معجزه م...

ادامه نوشته
لیلا سعیدی

با جاذبه ی ِ سرخی ِ لب هایت چه کردی با من ِ شاعر ِ دیوانه؟! من فقط میدانم تو انقدر خوبی که موهای سیاهت از موج دریا بیشتر آدم می کشد...

ادامه نوشته
جواد  جهانی فرح آبادی

بانوی خوبیها: دراین اولین روزهای باهم بودن توقیفی نصیب این حقیرشد تابرای ارج نهادن به مقام فاخرشماقلم فرسایی کنم وبگویم آنچه راکه به آن ایمان دارم هرچند حتم دارم قلم نیزقاصرخواهدبود ازستایش اوصاف ز...

ادامه نوشته
صدیقه جـُر

غرور کاذب

صدیقه جـُر 19/2/1402 | 16:17 0 دیدگاه

✍????✍????گفت رفتنی است پرسیدمش چه چیز، تلخندی زد وگفت، شهرت، صدا، زیبایی، ثروت،،،، گفتم، توچرا نالانی توکه همه صفات خوب را داری، خیره در چشمانم گفت، میدانی؟؟ دلم برای کلمه هام‌میسوزد آدمی ک...

ادامه نوشته
لیلا سعیدی

آذرخش یا صاعقه شاید

لیلا سعیدی 18/2/1402 | 08:48 1 دیدگاه

یه روز یادمه رفتم مغازه بین آبنبات زرد ِ ستاره و آبی دلم میخواست آبی رو بخورم چون رنگ ِ آسمون خداست ولی یه گوشم بهم میگفت ستاره زرد رو بخور میدونی چرا؟ چون عاشقای واقعی مومنای واقعی همیشه شبا ضعیف ت...

ادامه نوشته
الی مطلق

بیچاره ترین مردمان

الی مطلق 17/2/1402 | 12:40 0 دیدگاه

بیچاره ترین مردمان کسانی هستند که چشم انتظار آن ها که هرگز نمی آیند، نشسته اند… الی مطلق

ادامه نوشته
احمد آذرکمان

???? معلمی هم شعبه و شاخه‌ای از جنون است برخی جنون‌ها خوب است مثل جنون مادری اصلاً برخی جنون‌ها جنسیت نمی‌شناسند پنهانی عشق ورزیدن است فرسخ‌ها دور از خالیِ درونِ طبل‌ها ???? فصل معلمی اگر سرما هم د...

ادامه نوشته
لیلا سعیدی

تو ماهی و من دریا

لیلا سعیدی 13/2/1402 | 15:19 1 دیدگاه

یک نفر با قهوه بی خواب می شود من با زل زدن به رنگ ِ چشمانت ماه ِ شبهای ِ غم انگیز من

ادامه نوشته
همایش
کتاب گردی
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا
تبلیغات
تو را به هیچ زبانی