- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
بهار است پرنده ها میخوانند کاش با نوایِ باران هم آواز بودیم اردیبهشت استُ در خیالم با تو می چرخمو میرقصمو میخندمو کوچه یِ بهارنارنج را قدم میزنم. #آگرین_یوسفی...
ادامه شعرمن تورا فهمیده ام عشقت مرا جان می دهد خنده هایت بوی عشق و بوی باران می دهد دست در دستم بنه تا حس کنی عشق مرا چون بدانم عشق نابت درد درمان می دهد وقت بوسیدن ؛تو بنگر اشک چشمانم ببین اشک چشمان دلم دارد ...
ادامه شعردئدیم ای گول اورگیم ایچره نهال ایله میسن سینمی تنگه سالیپ عشقی محال ایله میسن دئدی سن چوخ اوجا منزلده زوال ایله میسن آچموسان عشق متاعین نه جلال ایله میسن دئدیم هردن منه بیر باش وئر اورک چوخ تلسیر عش...
ادامه شعر_پرسیدم: "هیچ دوستم داری؟!" _گفت: "به مرگ تو! هرگز..." _پرسیدم: "پس چه می خواهی هر شب توی خواب هایم...؟!" _گفت: "شاید چون کنار تو همه چیز خوب بود..."...
ادامه شعربسمه اللطیف بهشت مهر با تو پیوستن مرا عاری ز پروا می کند عمق آغوشت مرا راهی دریا می کند خواب هستم یا که بیدارم که دل حس می کند خویشتن را در بهشت مهر پیدا میکند تو در آغوشم نگاهم می کنی از زیر چ...
ادامه شعرجاری می شوم....... تصویر لبانت را بر گردنم آویزان می کنم شعرهایم را..... شبهایم را... نبضم را با نفس هایت می خواهی از حالم باخبر شوی؟ بیشتر نفس بکش...
ادامه شعردلم در سینه میلرزد گمانم جای تو خالیست... گمانم جای تو خالیست که دل در سینه میلرزد... امین غلامی( شاعر کوچک)
ادامه شعرهرزگاهی به یادم باش که آرام گیرد این قلبم .... کمی نزدیکتر باش مرا از دور نرنجانم .... برایم ،، کودکی باش و کهگاهی بخندانم .... یه وقتای رفیقم باش بزار دستاتو رو شونم .... دلیل بودن من باش بگو هستم ن...
ادامه شعر«چشمه ی جان» منم آن ماهیِ لب تشنه تویی چشمه ی جان من همان سنگ رَهم گوهری ای دُر گران خواب شب پَر زده از چشم و دل خون جگرم تو شدی مایه ی آرامش این روح و روان این خزان دل من پُر شده از خار و خسی...
ادامه شعر_زایمان ؛ مرض واگیری نبود! _هیچ کس اما به ملاقات ِنو رسیده ای راغب نشد... _آخ! _آن زنی که تن به تنهایی نمی داد؛ دل کَند! _و من ِتنها به چه لاعلاج ها؛ که دچار نمی شود!...
ادامه شعر_بروی شانه های شب رها کرده ام بغض گیسوانم را... _شب بی ستاره غارت می کند تا مغزاستخوانم را! _چشم های تو گویی برده اند هم ستاره هم نردبانم را... _کاش بر می گشتی با خنده هایت به آسمان پس می دادی کهکشان...
ادامه شعر«نور حق» شب سیاه دلم را بیا تو روشن کن بیا ز پرتو حق این دلم مزیّن کن ببین که باغ دل من خزان شده امشب بیا و باغ خزان دلم تو گلشن کن لباس حق و حقیقت کمال زیبائیست بیا حقیقتی از جامه بر تن من ک...
ادامه شعرباران که گرفت، پاره کن چترت را باشد که بگیرد آسمان عطرت را ای دفتر خاطرات باران خورده پر کن ز هوای بوسه هر سطرت را ...
ادامه شعرمیان شعر و غزلها حضور تو کم بود! و قامت قلم من بدون تو خم بود... نبودی و شب و روزم به گریه سر میشد... میان خنده هم حتی همیشه ماتم بود! من و خیال و هوای نوشتن از عشقات از اینکه قبل تو احساس من فق...
ادامه شعر_چنگ می کشد بر سینه ی دیوار؛ نفس! نو عروس ِشوهر مرده ی شب بیدار... _کاش عشق یک بار مرهمی می شد بر زخم های دلخستگان در این دیار... _بعد مرگ ِاُمیّد؛ سگ های یأس هر شب می شوند هار......
ادامه شعرمن کجا دلبر کجا این بازی بیهوده چیست راه پیمودن به روی این پل فرسوده چیست وقتی اختاپوس بحران می برد با خود مرا حرف از زیبایی شنهای کف آلوده چیست در میان مستطیل جهل و جنگ و نان و ننگ حُسن ماندن روی س...
ادامه شعرگر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزلست
ادامه شعردر شهری که تو نباشی رفتن زمستان و امدن بهار هیچ فرقی ندارد در هوایی که نفس تو نیست دل بهانه ای برای گرم شدن ندارد یعقوب پایمرد ...
ادامه شعرایستاده ام به نماز و تو را عبادت میکنم یعقوبم و پیرهنت را با دیده زیارت میکنم خرده نگیر بر من عاشق، اختیارم نیست به نسیم گذران از کنارت هم حسادت میکنم با خود گفتم،عاشق نشو،دیوانه میخوانند تو را شرح...
ادامه شعر<<در پرانتز>> <<در دفترم نامِ تو را دیشب نوشتم>> شد شعلهور هر برگه تا از تب نوشتم شد حلقه دستانِ پرانتز دورِ ما تا وقتی کنارت از خودم مطلب نوشتم دارم فراوان پیروان در هر م...
ادامه شعر