<<گرداب>>
در هر خیالم "بیتو" در گرداب میچرخم
تا لحظهٔ جان دادنم در آب میچرخم
وقتی که تاریکاست دل، پَر میکِشم تا ماه
با خاطرت در کوچهٔ مهتاب میچرخم
از بسکه میسازی برایم موجِ نو، ای شعر !
بر برکهات با قایقِ سهراب میچرخم
وقتی نباشی آسمان تیرَهاست ، پس ناچار
در شهرِ شب با شمع و هر شبتاب میچرخم
در مغرب و در مشرقم، وقتی به دنبالت
از این طرف تا آن طرف بیتاب میچرخم
دورِ تو میگردم دمادم وقتِ بیداری
حتی در اطرافت زمانِ خواب میچرخم
در رودیاز دردم منم ماهی ؛ بیا مُنجی !
چون بیتو از غم، حولِ هر قلّاب میچرخم
#امین_مقدس
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 16 اردیبهشت 1403 21:05
.مانا باشید و شاعر