جمع اضداد
مرا از یاد خود بردی تو هم از یاد خواهی شد
به بادم داده ای روزی تو هم بر باد خواهی شد
شکار دانه و دام تو گردیدم، ملالی نیست
تو هم بی شک اسیر پنجه ی صیاد خواهی شد
به هر دستیکه دادی پس بگیری با همان دستت
در این گردونه ی عبرت تو هم استاد خواهی ش
من افتاده را با دیده ی تحقیر خود ننگر
یقین دارم تو هم درگیر این رخداد خواهی شد
بقای شادی و غم را تفاوت های چندان نیست
تو هم روزی خبر از جمع این اضداد خواهی شد
برای ماتم و غمناله ها،خود را هم مهیا کن
اگر از درد و رنج دشمنانت شاد خواهی شد
لبت غلاب ماهیگیر دریا را اگر نوشد
خبر دار از خطای ماهی آزاد خواهی شد
♤♤♤
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 27 فروردین 1403 11:26
درود بر شما
مریم نصیری 28 فروردین 1403 00:00
درود بسیار زیبا ست
محمد مولوی 30 فروردین 1403 03:01
درود جناب معصومی مانا باشید
یاسر قادری 30 فروردین 1403 18:51
درود جناب معصومی
زیبا و دلنشین قلم زدین
محمود فتحی 30 فروردین 1403 19:02
درود برشمادآموزنده وزیبا بود