(۱)
گلوی احساس،
در فشار است!
زیر هجوم بغض،،،
آی لیلای من،
دوری از مُسکن دستهایت؛
-- شب زدهام کرده است.
(۲)
برگریز پاییز و
گلدان شمعدانی در دست
چه سنگدلانه
پیش میرود عاشق
بر پیکر فرسودهی درخت!
(۳)
آدمک سرافکنده
هنوز در گوشش وز وز میکرد
حرفهای آدمی را،
--: "تو قلب نداری"
#زانا_کوردستانی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
شیما رحمانی 04 شهریور 1402 14:32
چه قدرررر عالی میسرایین جناب فلاحی. لذت بردم از اشعارتون????????????????