کوفه
درسیلی ازاشکها غرق شد
خوشبوترین عطرها
رمقی ندارند
کاری انجام دهند
چون خود
لباس عزا برتن کرده اند
مشک ها
از شدت اندوه خشک شدند
لبشان تشنه
وترک خورده
امادلشان
سیراز غم توست مولاجان
نگاهایم
پابرهنه می دوند
کوچه های کوفه را
چون یتیمی سخت است
دردی است
که داروی هیچ نگاهی
مداوایش نمی کند
ابرها
با مدادسیاه نوشتند
آسمان
برای همیشه عزاداراست
باران نبارید
به احترام سیلی که درچشم های غصه داربود
تا شیون
چشمها شنیده شوند
و کوفه
طعم غم را حس کند
#افسانه_ضیایی_جویباری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 14 فروردین 1403 11:24
درود و سلام موفق و مانا باشید
محمود فتحی 15 فروردین 1403 07:09
درود برشما بانوی آگاه مسایل روز غم پرور اشگ یتیمان جاریست دستی نیست که اشگ
چشم یتیمی پاک کند روزگاری پیش آمده همه دست درجیب هم دیگر دارند رحم مروت
نیست جزخود کامه گی خدابی خبری
یاسر قادری 16 فروردین 1403 08:40
مرحبا بانو
زنده باشید به مهر