خبر شوم آن کلاغ منم
سیزده حرف داغ داغ منم
انتظارت به سر رسید مادر
بدترین حسن اتفاق منم
خانه سرتاسر از بهار پر است
و زمستان این اتاق منم
چشم قلب تو نیمهتاریک است
سوی تاریک این چراغ منم
سبب غصههای خود را در
کس دیگر نگیر سراغ منم
علت اینکه در قمار سکوت
طاقتت میرسد به طاق منم
روز و شب های خانه یخ کرده
شعله سرد این اجاق منم
چشمهایت پر از جوانی بود
فصل پائیز آن دو باغ منم
خبرم را کلاغها دادند
قمریات نه ببین که ذاغ منم
هم پدر گفت هم خودت گفتی
علت اصلی طلاق منم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 03 دی 1402 08:51
!درود
سیاوش دریابار 03 دی 1402 11:17
آه از کودکی من
چقدر شیرین بود
آن همه دوستی ها
آه چقدر پاک بود
آه چقدر صفا بود
آه فقط خدا بود
سلام
امروز مهمان دفتر شعر شما بودم
لطف شما مستدام
قلمتان نویسا
عمر تان جاودان
فرامرز عبداله پور 03 دی 1402 21:36
درود زیبا و دلنشین وپر احساس سروده اید رقص قلمتان ابدی⚘⚘⚘⚘
الهی که تو هیچ خانواده ای طلاق اتفاق نیفتد(آمین)
امین بیاتانی 04 دی 1402 10:11
لذت بردم بسیار عالی
امین بیاتانی 04 دی 1402 10:11
لذت بردم بسیار عالی
محمود فتحی 04 دی 1402 13:58
سلام درود موایدپیروز بوده باشیدبانوی گرامی
فرامرز عبداله پور 04 دی 1402 19:12
درود زیبا وپراحساس و دلنشین سروده اید
⚘⚘⚘⚘????????
????????????
زنده باشید به مهر