«راه حق»
شب قیام حسینی کجای آن تار است؟
کجای راه حسینی پُر از خس و خار است؟
نشسته بر سر خوانی که پُر ز عشق علیست
کجای راه علی پُر ز گرگ خونخوار است؟
حدیث عشقِ شب کربلا نمی دانی
میان خیمه کجا پُر ز مار جرار است؟
کجای کربُ بلا صحبت از زر و سیم است؟
صراط حق و حقیقت همیشه دشوار است
گواه پاکی کربُ بلا که خون علیست
نشان پاکیِ کربُ بلا به کردار است
دَم از حسین و علی می زنی چه بیهودست
مسیر کج چو روی راه تو نه هموار است
اگر که باغ تو گردد بهشت شدّادی
جهنمی بشود پُر ز عقرب و مار است
شدی تو بَرده ی نفس هوا در این شب تار
دل سیاه تو امشب مریض و بیمار است
دلی که بَرده ی کاخ ستم شود امروز
دلی گرفته و تاریک و بس گرفتار است
خلاصه می رود این شام و می دمد خورشید
ببین تو «مخلص صادق» که شام ما تار است
یکشنبه99/6/2
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 16 اردیبهشت 1403 20:51
.مانا باشید و شاعر