《کوتاهیِ عمر》
زندگی بازیچه ای در دست کودک بیش نیست
در مسیر زندگانی هر دلی هم کیش نیست
دیده بر هم می زنی عمرت به پایان می رسد
روزگار عمر ما را لحظه هایی بیش نیست
چشمه ی دل را ز هر آلودگی ایمن بدار
قلب پاک و بی ریایی چون دل درویش نیست
کام تو شیرین نمی گردد ز جام روزگار
تلخیِ این روزگاران بدتر از یک نیش نیست
می رود بیراهه آدم پیرو نفس هوا
آدمی در زندگانی عاقبت اندیش نیست
صورت آدم نشان پاکیِ سیرت که نیست
بنده بودن یا مسلمانی به تنها ریش نیست
همدم نفس هوا هرگز مشو در زندگی
نفس آدم در کنار جان تو آن خویش نیست
بَره را باید ز شیر جان دهی میشی شود
زاده ی گرگ درون سهمش ز شیر میش نیست
در اَزل با خاک پاکی سیرت ما را سرشت
اینچنین بیراهه رفتن علتش از پیش نیست
غم مخور ای《مخلص صادق》در این دنیای دون
از اَزل تا عاقبت کوته زمانی بیش نیست
یکشنبه۹۹/۱۱/۲۶
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 20 آذر 1402 09:59
محمدهادی صادقی 20 آذر 1402 14:44
درود و سپاس
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 20 آذر 1402 23:56
درود برشما
محمدهادی صادقی 21 آذر 1402 08:04
درود بر جناب انصاری عزیز