- شاعران
- ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | اصفهان |
بیوگرافی | در مکتب حقایق و پیش ادیب عشق هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی |
تغییر گلایه از اسارت دارد
از نشئه و بی حال شکایت دارد
پروانه شو امشب که ز ما دور تر است
گاوی که به کهنه خوردن عادت دارد...
رسم دل نیست شعله برچیدن
بردن و ریختن به آینه ها
قطع بند میانه ی تسبیح
پاره خطی میان دایره ها
یاوه گوئی حجاب دزدیدن
پرده از فتنه ها کنار زدن
نبش قبر جنازه ی آتش
بود و نابود را هوار زدن
کینه از تک ست...
ما آدمیان نشئه ی هر بود و نبودیم
زائیده ی یک چنبره بر نفس وجودیم
گرما زده از فرط عطش در تنش کوه
گه پا به فرازیم و گهی رو به فرودیم
هر راه که رفتیم به یک وسوسه تسخیر
آلوده به این دایره ی چرخ کبودیم
...
مردی شبیه پائیز همراه با خیابان
می جوشد از نگاهش پس کوچه های باران
هم پای برگ ریزان مقصد نمی شناسد
آرام می گریزد از شهر دوست داران
یادش بخیر روزی مانند قاصدک ها
بر باد می نشستم در شادی بهاران
مست ...
ما همان طایفه ی رنگ به رنگیم بگو
با همه اهل جهان بر سر جنگیم بگو
از همان ثانیه های تپش بدو حضور
دست بر ماشه و هم رزم تفنگیم بگو
زنگ آرامش و پایانه ی دلشوره ، چرا ؟
ما همه منتظر سوت فشنگیم بگو
زندگ...