- شاعران
- کیوان هایلی
آخرین اشعار
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی کیوان هایلی
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | 21 /08/ 1343 |
کشور | ایران |
شهر | تهران |
بیوگرافی | مدرس صنایع دستی (کار با چوب) |
در سکوت خود نشستم، آه را در سینه دارم
من سرا پا درد هستم، اشک را به دیده دارم
در سکوت خود شکستم، نقش یار در سینه ام
نقشی از هجر و فراقش در دلم با غُصه دارم
در سکوتی همره بغض گلو مانده، چو رازی
نیست ...
خنده بر لب داری و بر ما عنایت می کنی
با نسیم صبحگاه، گاهی رفاقت می کنی
عِطر تو در جان ما صحبت ز جانان می کند
بی خبر از آنِ خود دائم شکایت می کنی
گیسوانت را بدست باد بسپار ای صنم
معجزه میبینی و آنگاه...
دیوانه منم، عاشق و مجنون شده بودم
لیلی به کجا بود! که من جان شده بودم
در حال و هوای دل خود، منتظر عشق
برگی ز ادب، شاخه ی بوستان شده بودم
فرهاد صفت بودم و در عشق قلندر
شیرین که ندیدم! ز چه رو آن شده...
در دیار هِگمتان، عشقی به جانم افتاد
مَست رویش شدم و جانی به جانم افتاد
دلبرم دلبریش را، به دل ما که بدید
نقش طاووس زد و حجله بکامم افتاد
مه رُخی بود چه خوش رنگ و لعاب
کُنیه ای داشت، که اینگونه بنامم...
می نویسم چند بیتی من، تو را
بیت اول، از نگاه و از صدا
از نگاهت من بگویم معجزه
چشم و ابرویی بدینسان از خدا
در صدایت موجی از آرامش است
کز درون گشتم به آن من مبتلا
بیت دوم، قوس صورت با لبت
من چه گویم ...