- شاعران
- کیوان هایلی
آخرین اشعار
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی کیوان هایلی
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | 21 /08/ 1343 |
کشور | ایران |
شهر | تهران |
بیوگرافی | مدرس صنایع دستی (کار با چوب) |
عشق را بُردی به مَسلخ، دل جوابش با خودت
سر بُریدی عشق را ناحق، تقاصش با خودت
فتنه کردی بهر عشق و عاشقی، کُشتی مرا
جان سپارم در ره عشقت، عذابش با خودت
آن همه عشقی که در پایت روانش کرده ام
جای صحبت هی...
جان من آهسته تر، صبر و قرارم برده ای
دل به مهر آغشته کردی، جان ز جانم برده ای
جان من دیوانه گشتی سر به رسوایی زدی؟
با من عاشق چه بودت، کین عنانم برده ای
عشق را دیدی به جانم، من تو را مجنون شدم
سر ب...
دیدم به چشم خویشتن آرام جانم می رود
با دل صبوری می کنم، آن دلستانم می رود
آشفته ام در کوی او، حیران و شیدا مانده ام
جانم به دست خویشتن با دلربایم می رود
در محفل عیشی اگر، ثبت سلامت می کنم
از عشق گر ...
بیش از این آشفته احوالم مکن
جان من، من عاشقم خوارم مکن
دین و عقلم برده ای، با یک نگاه
جان من رسوا به هر کارم مکن
دل که بردی، دلبری کردی عزیز
چاره کن، اینگونه آوارم مکن
اشک آوردی به چشمانم ز شوق
شوق...
شب یلدا، خونه ی ما
تو که بودی، منم تنها
چه شبی بود، اون شبِ ما
کرسی داشتیم، بی مهابا
روی کرسی سر سفره، بی تمنا
می چیدیدم آجیل و میوه با مُسما
میزدیم گپ، از همه جا
صحبت از قیمت آجیل بود و سرما
قصه داش...