- لیست اشعار
- مناسبت
- عرفانی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
این قصه من غصه آن عاشق مست است زاهد نشد این دل همان باده پرست است در میکده چون عاشق بی عشق نشیند یک جام ننوشیده دگر جام بدست است...
ادامه شعردوست دارم بنویسم از خودم از جهانی که درآن زندگی میکنم، ، هرروز صبح که بیدار میشوم،، با بوی پیچک های وحشی،، کنار حوض، سرمست، قلمم رابرروی پرده ی دل بکشم،،، اول از تو بنویسم ، که دیدنت شده ر...
ادامه شعرگفتماَش: "قُل اَعوذُ بِرَبِّ النَََّاَسِ" گفت: "معشوقه، طبقِ قانونِ جذب، النّاز گفتماَش: "هست ربِّمان، مَلِکِ النََّاَسِ" گفت: "آری، ولی مَلَک، النّاز" گفتم: "آخر هم اوست اِلَهِ النّاَسِ" گفت: آری...
ادامه شعردر آن نفسی که دمی آید ز سینه مبادا با جسم و جان گردد غریبه چو دلهای بشکسته را بسیار بینی ببین جمال این دنیا مردم را رمیده حلاوت در این دنیا گر چه زیباست چو آگاه باش این دارفانی در کمینه مکن مرا ...
ادامه شعرمستم ، مست پیمانه ت بنگر مرا در سایه ت غوغا ، شکوفا میکند عطر تن پروانه ت ای دل مرا دیوانه کن در عالمت رندانه کن کین پیروان آفتاب ره را به ساحل میبرند صغری و کبری میکنند طومار پنهان میکنند ...
ادامه شعرخجل از کرده ام یارب ببخش جرم وگناه من تهی دست و پشیمانم نگر حال تباه من ز سنگین بودن بار گنه پشتم خمیده است ببین با دیده عفوت شبی روی سیاه من اگر چه من نیم شایسته احسان و جود تو چه ...
ادامه شعرغزلی تازه غزلی ساخته ام بند بندش آب است غزلم مثل دلم تشنه لب و بی تاب است غزلمم صحبت عشق است و پریشانی آب شرح جانسوز دل و اب و رخ مهتاب است ماه عریان شده و در اب بدن میشوید اب از لمس تن مهوش وحش...
ادامه شعرنشود تنگ نگاهت ز من خوار دگرگون که همان ذره نگاهت خوش است ای خالق محبوب اعجوبه این خلقت هستی که تو باشی بیننده گیتی ز همه چشم که تو باشی گمان نیست ک حیرت کند این خلق ز وجودت نتوان دید به روزی ک...
ادامه شعروقت اذان است جانا رو به درگاه خدا جان و دلت را طلبم وقت عبادت باشد سجاده زمین پهن باشد در هر جهت، روح و دلت را طلبم یا که در وقت اذان در هر رکعتم زلف و نگاهت طلبم کوثرنجفی_چشمه...
ادامه شعرآدمی را گر زعشق دچار، آدم ست ورنه حیوان ز هر آدمی برتر است . چه خاصیت عقل را، جز عاشقی که هرکس عاشق نباشد خر است . گر معشوقی ناسازگارت در بر است شهد شیدایی، زعسل شیرین تر ست . عشق را همتا باشد ختم ...
ادامه شعرما منتظریم، چشم بر احسانت در محفل عشق، کوچه ی رندانت کی می آیی مست کنی این همه را با آب حیات ، جمعه، در دستانت ...
ادامه شعرخسته تر از خسته ام حال به حالی رسید بی برو برگشت بود صبر که به جان رسید گفت نرو ، بی دلیل غصه ،از راه رسید بلبلک دل که مرد دلبرک از راه رسید زین سفر بی مسیر مقصد و مقصود مرد گمشدگان واله اند...
ادامه شعرلالم ز وصف باده ی زاهد برافکنم ساقی بریز جام پیاپی که الکنم عالم تمام نور تجلی دوست شد تا شعله ای ز عشق تو نوشید روغنم یعقوب بخت خفته بگو دیده باز کن من یوسف رها شده از چاه بیژنم جز مهر دوست در رگ جا...
ادامه شعرسعدی چو رسی به کوه سینا اَرَنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی ???????????????????????????????? حافظ چو رسی به طور سینا اَرَنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو نه جواب لن ترانی ???????????...
ادامه شعرشش شب به امید، شمع می افروزم پروانه شدن، به عشق، می آموزم شبهای قشنگ جمعه، تا صبح به شوق در آتش انتظارتان می سوزم ...
ادامه شعرآنکس که جهان را نگرد جزء تو نبیند جزء بندگیت راه دگر را نگزیند دادی تو به ذات میل به خواب و خور و شهوت انصاف نبود همچو بهائم ،به خواب و خور و شهوت بنشیند این جسم بود همچو لباسی به تنش در خور دنیا عقل ...
ادامه شعرشد نیازم دیدن هر روزهء رخسار تو هر کَرَت* چینم گلی از دامن گلزار تو چینه** سازم گرد گلزارت ز عشق و جان خویش تا بجز من نگذرد کس از سر دیوار تو جان کنم حائل میان درد و نازک پیکرت تا شود ناکام درد ا...
ادامه شعرتنها «دلا خو کن به تنهایی که»تنهایی شِکَر دارد به پیش ناکسان رفتن، کمی زیر و زِبَر دارد به روز وصل میگوید، که تنها با تو میماند ولی چون دیگران بیند ،به آنها هم نظر دارد ...
ادامه شعرآرنی تو گفته بودی و جواب لن ترانی تو همین بدان که هرگز نتوانی، لن ترانی تو همین بدان که عالم همه از وجود اویند که ببیندت همیشه تو چه دانی و چه دانی ...
ادامه شعریارب ره توکو که در آن رو بِنَهم من پا در ره دریایی و هر کو بنهم من هرجا که بگشتم ، ره صاف تو ندیدم تا گرد وغبارش به دو ابرو بنهم من ٭٭٭ ناچار اگر سر به ه...
ادامه شعر