مثنوی ها بخش مهمی از شعر فارسی را تشکیل می دهند. با این همه از تمام اوزان شعر فارسی تنها از هفت وزن جهت سرودن مثنوی ها ی مهم استفاده شده:
1- فعولن فعولن فعولن فعل که وزن حماسی و رزمی است.شاهنامه ی فردوسی در این وزن سروده شده است:
چو فردا بر آید بلند آفتاب / من و گرز و میدان افراسیاب
این وزن گاهی در پند و اندز هم به کار رفته مثلا بوستان سعدی
2- مفاعیلن مفاعیلن فعولن که بیشتر مناسب داستان های عاشقانه اسن مانند ویس و رامین گرگانی و خسرو و شیرین نظامی:
شب افروزی چو مهتاب جوانی / یه چشمی چو آب زندگانی
3- فاعلاتن فاعلاتن فاعلن که بیشتر مناسب پند آمیز و عارفانه است. منطق الطیر عطار و مثنوی مولوی در این وزن است:
بشنو از نی چون حکایت می کند/ از جدایی ها شکایت می کند
4- مفتعلن مفتعلن مفتعل که گرچه به قول نیما رقص آور است و مناسب با معانی پند نیست اما مخزن الاسرار را که در معانی پند و حکمت است در این وزن سروده است :
ای همه هستی ز تو پیدا شده/ خاک ضعیف از تو توانا شده
5- فاعلاتن مفاعلن فعلن که وزن شاد و نسبتا ضربی است و مناسب مضامین بزمی مثل هفت پیکرنظامی است:
هست بود همه درست به تو / بازگشت همه به توست به تو
اما سنایی اثر حدیقه الحدیقه ی خود را که در بیان معارف و حکمت است در این وزن سروده است.
6- فعلاتن فعلاتن فعلن که جامی سبحه الا برار خود را که پند و عرفانی است در این وزن سروده است:
شمع شو شمع که خود را سوزی/ تا بدان بزم کسان افروزی
7- مفعولن مفاعیلن فعولن که وزن ضربی و مناسب مضامین عاشقانه است.
لیلی و مجنون نظامی و مجنون و لیلی جامی و هاتفی در این وزن سروده شده است:
غافل منشین که وقت بازی است / وقت هنر است و سر افرازی